به گزارش پردیس امروز به نقل از خبرآنلاین؛ فضای روانی موجود در جامعه ایران پس از انتخابات آمریکا به سود تکانههای مثبت اقتصادی است و دولت در فرصت باقی مانده باید از این فضا نهایت استفاده را کند.
باید به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده و پیروزی «جو بایدن» نگاهی واقع بینانه داشت. باید بپذیریم کیان سیاسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ارتباطی با تحولات آمریکا ندارد، اما نمیتوان تأثیر تحولات پیش آمده در آمریکا را بر بخش سیاست و اقتصاد بدون تأثیر دانست. باید توجه داشت که ایران نیز بر روند سیاسی آمریکا تاثیرگذار است که نمونه آن را در مناظرههای انتخاباتی، آنجایی که در موضوع سیاست خارجی مسائل مربوط با ایران مورد بحث قرار میگرفت را مشاهده کردیم.
واقعیت امر این است که نباید در مواجهه با تحولات جهانی یک نگاه افراط و تفریطی داشت. زیرا هرگاه که این نگاه حاکم شده کشور ما را با مشکلاتی مواجه کرده است. امروز شاهد هستیم که در موضوع مذاکره احتمالی با آمریکا این نگاه نمود پیدا کرده است. برای مثال برخی به طور کل مسأله مذاکره با آمریکا را نفی میکنند و برخی دیگر مورد حمایت قرار میدهند. حتی کار تا جایی فراتر رفته که برخی سیاسیون مذاکره احتمالی را تنها محدود به جناح سیاسی متبوع خود میکنند.
این امر پذیرفتنی است که برخی از تصمیمات در کشور ما تحت تأثیر مسائل خارجی است، اما این که بخواهیم کل روند انتخابات سال ۱۴۰۰ را منوط به نتیجه انتخابات ریاست جهوری آمریکا کنیم، این کار یک ظلم در قبال سیاست داخلی جمهوری اسلامی ایران است.
مردم در انتخابات سال آینده به دنبال حل مسائل و مشکلات اقتصادی خود هستند، زیرا بخش عمدهای از مشکلات کشور برآمده از ضعف مدیریت است و قسمت کوچکی از تنگناهای اقتصادی با مسأله تحریم شکل گرفته است.
چند ماه باقی مانده از دولت دوازدهم بسیار اهمیت دارد. زیرا تیم جدید آمریکا در ذیل کاندیدای پیروز (جو بایدن) بر خلاف دولت ترامپ مواضع بی ادبانه و تند نسبت به ایران ندارند. هرچند جمهوری اسلامی ایران در زمان ترامپ نیز توانست فشارهای موجود را مدیریت کرذه و حتی در ذیل برجام بخشی از اهداف خود را نیز دنبال کند.
باید موضع گیریها در ایران، آن هم در قبال دولت بعدی آمریکا به گونهای باشد که فضا را برای تغییرات در سیاست خارجی آمریکا محدود نکند. در ادامه راه نیز باید دولت بعدی در ایران تلاش کند تا در مسیر تنش زدایی در سیاست خارجی و همچنین کاهش تقابل با آمریکا گام بردارد.
دونالد ترامپ و مایک پمپئو به صورت علنی اعلام میکنند که تلاش دارند تحریمهایی را اعمال کنند که به راحتی از سوی دولت بعدی قابل برداشته شدن نباشد. در نقطه مقابل جو بایدن و خانم هریس «برجام» را به عنوان یک میراث از سوی دموکراتها مطرح میکنند. به همین دلیل نباید رفتار و موضعی از داخل جمهوری اسلامی بروز داده شود که راه را برای تندروها در ایالات متحده هموار کند.
نباید فراموش کنیم که سران برخی حکومتهای مرتجع منطقهای و همچنین لابیهای صهیونیستی، تحریم را یک ابزار بسیار کارآمد علیه جمهوری اسلامی ایران میدانند. حتی این احتمال وجود داشت که دولت ترامپ در ۴ سال دوم یک جنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کند.
باید بپذیریم که دنیای سیاست یک دنیای سیال است. در حزب دموکرات آمریکا کسانی حضور داشتند که روزگاری طراح تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بودند، اما همان افراد در ذیل برجام به برداشته شدن تحریمها رأی دادند. پس نباید از فرصت احتمالی بعد از به قدرت رسیدن بایدن غافل شویم.
باید تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران موضوع برجام را از مسأله مذاکره با آمریکا جدا کند و ضمن احیای آن، برجام را به عنوان «بنیاد روابط پایدار در سیاست خارجی» شکل دهد. اما در همین مسیر نباید اجازه داد که در برجام مسائلی که با مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد، مورد بحث قرار گیرد، زیرا طیف تندرو در آمریکا و برخی اروپاییها این مسائل را نیز در موضوع برجام دنبال میکنند.
اگر قرار باشد که شاکله برجام دچار تغییر شود، طرف ایرانی نیز باید خواهان بازنگری در موضوع مکانیسم ماشه و حتی پیگیری خسارات وارد شده به جمهوری اسلامی در ذیل بدعهدیهای صورت گرفته شود. البته باید تلاش شود در مذاکرات احتمالی برجام آسیبهای وارد شده به این توافقنامه را التیام بخشید و زمینه اجرایی شدن تمامی مفاد آن را نیز فراهم آورد.
نباید اینگونه تفسیر و القا شود که برجام یعنی مذاکره با آمریکا. زیرا برجام یک رژیم مناسباتی و دیپلماتیک بود که ایران در قالب آن وارد بحث و گفتگو شد و حتی بخشی از اختلافات جدی خود را نیز در یک دوره زمانی رفع کرد.
باید از هرگونه شتاب زدگی در یکسان سازی برجام با مسأله مذاکره با آمریکا اجتناب کرد. باید برجام همانند گذشته با اختیاراتی که به وزیر امور خارجه سپرده شده دنبال شود، اما مسأله مذاکره مستقیم با آمریکا بحث دیگری است که باید بر اساس مقتضیات موجود آن را پیگیری کرد.
به نظر میرسد نتیجه انتخابات اخیر در آمریکا از تصاعد بحران بین ایران و ایالات متحده جلوگیری کند. بهتر است هر دو کشور به سمت تنش زدایی روند، اما این مسیر با برجام کاملا تفاوت دارد.
فضای روانی موجود در جامعه ایران پس از انتخابات آمریکا به سود تکانههای مثبت اقتصادی است و دولت در فرصت باقی مانده باید از این فضا نهایت استفاده را کند. اگر دولت از این فرصت پیش آمده استفاده نکند، به تبع آن بیشتر جریانات حامی دولت فعلی در انتخابات سال ۱۴۰۰ با شکست و آسیب مواجه خواهند شد.
مجلس شورای اسلامی با ساختار کنونی یک فرصت را برای اصولگرایان ایجاد کرده تا از طریق آن به پیگیری مطالبات مردم بپردازند. مردم در انتخابات سال آینده به طور حتم عملکرد مجلس فعلی در رفع مشکلات خود را مدنظر قرار خواهند داد و از طریق آن به صورت نیابتی در خصوص کاندیدای مورد حمایت اصولگرایان تصمیم خواهند گرفت.
*نماینده ادوار مجلس و تحلیلگر حوزه دیپلماسی