ایلنا: سه شنبه دوم اسفند فرشید، بهنام و بهروند سه دانش آموز اهل روستای کوراندب دهستان چاهان از توایع نیکشهر در حین برگشتن از مدرسه به خانه در جاده دچار حادثه تصادف شده و جان باختند و عموی آنها نیز دچار شکستگی استخوان از ناحیه هر دو دست شده و در بیمارستان ایرانشهر تحت درمان قرار دارد. این کودکان سرمایه های آینده این منطقه و عصای دست پیری پدر و مادران شان هستند که در برخی موارد همانند بهنام و بهروند تنها فرزندان یک خانواده اند که با مرگ شان چراغ خانه ای برای همیشه خاموش می شود.
گل محمد رئیسی پور پدر فرشید یکی از جان باختگان این حادثه به خبرنگار ایلنا، گفت: در همان لحظه اول تصادف پسرم و یکی از برادر زادههایم در لحظه فوت و برادر زاده دیگرم در بیمارستان جان باخت. بچه های ما سرویسی که به موقع آنها را به مدرسه ببرد و بازگرداند نداشتند و راننده سرویس هر وقت در نیکشهر کاری داشت دانش آموزان را با خودش می برد و اینگونه بود که ما مجبور شدیم برای رفت و آمد به موقع آنها موتور بخریم.
سرویس به موقع ما را به مدرسه نمیرساند
وی ادامه داد: یک بار یکی از دبیران فرشید پسرم با من تماس گرفت و گفت چرا پسرتان چند جلسه است سر کلاس نمیآید و وقتی از فرشید موضوع غیبتش در کلاس درس را جویا شدم، گفت: سرویس به موقع ما را به مدرسه نمیرساند و وقتی دیر میرسیم مدیر اجازه نمیدهد سر کلاس برویم و به همین دلیل غیبت کردهام.
پدر فرشید اضافه کرد: وقتی به راننده وانت زنگ زدم و پرسیدم چرا بچههای ما را به موقع مدرسه نمیبرید گفت: برایم نمیصرفد که فقط سرویس دانش آموزان باشم و باید به کارهای دیگرم هم برسم. ماهیانه هر کدام مان برای هزینه سرویس بچهها ۲۰۰ هزار تومان به راننده وانت می پرداختیم و سوخت وانت را هم آموزش و پرورش تامین میکرد. اما راننده وانت هر گاه که کپسول ها را برای پر کردن به مقصد نیکشهر بار می زد بچهها را هم با تاخیر یکی دو ساعته سر راه به مدرسه میرساند. در بازگشت هم دانش آموزان بعد از کلی انتظار کنار جاده باید پشت وانت روی تره بار به روستا برمیگشتند.
تسلیت دردی از ما دوا نمیکند
وی گفت: روزی که این اتفاق تلخ برای ما افتاد، رئیس و معاون آموزش و پرورش نیکشهر با من تماس گرفتند و تسلیت گفتند که به آنها گفتم تسلیت دردی از ما دوا نمیکند و ای کاش همان ابتدای سال تحصیلی که از شما خواهش کردم مدرسه دوره راهنمایی برای این روستا تاسیس می کردید که این اتفاق تلخ برای ما نمی افتاد و فرزندان مان در این رفت و آمدهای هر روز در جاده کشته نمیشدند.
پدر فرشید ادامه داد: ما در این روستا ۳۰۰ خانواریم که بچههایمان مجبورند ۱۵ کیلومتر را روزانه برای رفتن به مدرسه در جاده با موتور سیکلت رفت و آمد کنند. ضمنا مسیر روستا مشکلی برای سرویسهای استانداردی مانند ون یا مینی بوس را دارد.
بدون وجود خیرین آموزش و پرورش اینجا چه معنی و مفهومی داشت
احمد بلوچ یکی از اهالی منطقه به ایلنا گفت: مینی بوسها برای سرویس بین روستاها و جابهجایی دانش آموزان حاضر نیستند کار کنند چرا که با وجود بعد مسافتها، سهمیههای سوخت و هزینهها برایشان نمیصرفد. خیرین برای زیرساختهای استان تلاشهای زیادی کردهاند اگر خیرین نبودند آموزش و پرورش در استان ما به این گستردگی که بزرگترین استان است چه معنی و مفهومی به لحاظ زیرساختهای آموزشی پیدا میکرد؟ اگر جایی مدرسه نباشد مسئولان آموزش و پرورش خیلی راحت اعلام میکنند خیرین استقبال نکردند! پس شما اینجا چه کار میکنید؟ وظیفه نوسازی و تجهیزات مدارس اینجا چیست؟
وی ادامه داد: دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستان ۵ الی ۶ روستا مجبورند به دهستان آن منطقه که حالت مرکزی دارد بروند آن هم بدون خوابگاه و هر روز از سخت گذرترین مسیرها هم رفت و آمد کنند که برخی دچار حوادث جادهای شده و جان می بازند. چرا وزارت کشور و راه به این مشکلات ورود نمی کنند؟ همیشه هم در این حوادث تلخ راننده بخت برگشته و خطای انسانی را مقصر میدانند.
بلوچ افزود: خودرو و راهها را استاندارد سازی کنند. جاده ۲ باندهای در سیستان و بلوچستان نداریم و جادههای روستایی بیشترشان شوسه هستند. حتی اگر آسفالت هم باشند برای ۴۰ سال پیش و به اوایل طرحهای جهاد سازندگی باز میگردند. امروز در این روستا ۳ دانش آموز به دلیل عدم زیرساختهای آموزشی و جادهای کشته شد و فردا در روستای دیگر شاهد این حوادث تلخ خواهیم بود. اینها سرمایههای آینده این منطقهاند.
سوخت مدارس این مناطق را تامین نمیکنند
وی اضافه کرد: سوخت مدارس این مناطق را تامین نمیکنند. همین روستای کوراندب کوهستانی است و زمستانهای سردی دارد و همین الان قول میدهم که اگر بازدیدی از مدارسشان بشود بخاری ندارد. سهمیه نفت بهشان نمیدهند چون معتقدند منطقه گرمسیر است و نیازی به سوخت ندارند و اصلا به این فکر نمیکنند منطقه زمستانهای سرد و خشکی دارد.
در ادامه اکبر رئیسی فعال رسانهای و نویسنده هم در این باره به خبرنگار ایلنا، گفت: جادهای که بندر چابهار را به جاسک در هرمزگان میرساند قدیمی است که حتی در ده های اخیر مرمت هم نشده است. در این جاده در شب نمیتوان رانندگی کرد و روزها هم هزار تا چاله چوله را باید با سرعت ۲۰ الی ۳۰ کیلومتر گذراند. انگار قرار نیست مشکلات زیر ساختی راههای استان برطرف شود و باید به عنوان اولین قربانگاه جان عزیزان مان را بگیرد.
در روستاهای مرکزی برای جلوگیری از تردد دانش آموزان خوابگاه بسازند
این فعال رسانهای افزود: چندی پیش دانش آموزان یکی از روستاهای توابع نیکشهر به دلیل نبود سرویس مدرسه سوار وانت گازوئیل کش شده بودند و این کودکان فارغ از اینکه بر روی بشکه هایی که حکم بمب را دارد و هر لحظه ممکن است دچار حادثه شده و به قیمت جان شان تمام شوند در حال خندیدن و شادی دنیای کودکانه شان بودند. به نظر برخی مسئولان چون روستاها در استان پراکنده هستند برای شان نمیصرفد هزینه کنند و مدرسه بسازند. اما میتوانند برای این دانش آموزان سرویس مناسبی تهیه کنند و یا در روستاهای مرکزی برای جلوگیری از تردد روزانه دانش آموزان خوابگاه بسازند.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش به دیگر مشکلات استان پرداخت و گفت: این روزها پروژه انتقال آب شیرین از خلیج فارس و دریای عمان به مناطق کویری ایران مورد بحث قرار گرفته و این پروژهها در جاهایی نیز آغاز به کار شده و جالب اینجاست خود ساکنان چابهار که کنار دریای عمان هستند آب ندارند. اگر انتقال آب از این منطقه به وسط کویر کشور برایشان کار سختی نیست پس چرا ابتدا از این آب به خود ساکنان چابهار نمیدهند؟
وی ادامه داد:اگر بخش های دیگر استان را هم مثل چابهار توسعه دهند خوب می شود. معادن نیکشهر را به یزدی ها واگذار نکنند و این فرصت را به مردم همین شهر بدهند تا سرمایه گذاری کرده و کار را یاد بگیرند. حوالی همین روستای کوراندب کوران به کهنوج معدن پشت معدن قرار گرفته که حتی اگر یک کارخانه سنگ ایجاد کنند چهره منطقه متحول می شود و زیر ساخت های جاده و آموزش و همه و همه برطرف می شود.
مشکلی که قرار نیست حل شود
وی در ادامه به مشکل بی شناسنامه بودن برخی از افراد در سیستان و بلوچستان هم اشاره کرد و گفت: چه مشکل پیش می آید که یک شهروند دارای هویت رسمی و قانونی باشد؟ و اگر غیر از این باشد که این افراد بیشتر مستعد بزه کاری هستند. وقتی به من نوعی هویت ندهند دست زدن به هر کاری برایم راحت و آسان است. این افراد بی شناسنامه در گذشته دارای زندگی عشایری بودند و نیازی هم به سیستم دولتی و خدماتش نداشتند.
وی ادامه داد: اهالی اینجا در گذشته شناسنامه نگرفتهاند چون زندگی عشایری داشتهاند و با شناسنامه دار شدن پسران شان باید به سربازی میرفتند که در آن صورت خودشان را تحت اسارت دولت میدیدند. مسئولان باید برای این افراد بی هویت چاره اندیشی کنند.
در ادامه هم عبدالستار بلوچ دهیار روستای کوراندب هم به خبرنگار ایلنا، گفت: این روستا با ۷۹ نفر دانش آموز ۴۵ دختر و ۳۴ پسر تنها یک مدرسه ابتدایی دارد که در سال ۱۳۷۰ تاسیس شده است که دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی کوراندپ بصورت چرخشی در حال تحصیل هستند.
بلوچ اظهار داشت: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول کوراندپ نیز در خانههای اجارهای تحصیل میکنند و مقطع متوسطه دوم دخترانه و مقاطع اول و دوم متوسطه پسرانه در مدارس مرکز دهستان چاهان مشغول به تحصیل هستند. بیشترین ترک تحصیلی ها را در بین دختران داریم و تقریبا بیشتر شان از یایه ششم به بعد به دلیل عدم مدرسه در روستا ترک تحصیل میکنند.
خانوادهها هزینه سرویس مدرسه فرزندان شان را ندارند
وی افزود: مشکلات مالی والدین و کمبود سرویس برای دانش آموزان مشکل ساز شده است و در حال حاضر خودروی وانت باری برای سرویس دانش آموزان این روستا تهیه کردهایم که بیشتر خانوادهها هزینه کرایه سرویس مدرسه را ندارند. تقریبا همه مردم این روستا بیکارند. برای ساختن مدرسه در این روستا نامه نگاری های زیادی کردیم ولی متاسفانه بینتیجه ماند. روزهایی که بارندگی باشد و رودخانه مسدود شود، دانش آموزان تا فرو کش کردن آب نمی توانند به مدرسه دهستان چاهان بروند.
احسان رئیسی بخشدار مرکزی نیکشهر هم در ادامه در گفت و گو با خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: در بخش مرکزی نیکشهر بسیاری از دانش آموزان به دلیل نبود سرویس مدارس با وانت جابه جا می شوند و با توجه به اینکه جادههای سخت گذر حتی اگر سرویسی هم باشد، مینی بوس یا ون نمیتوانند عبور کنند. با توجه به محرومیتهای که استان در طول تاریخ دارد، هر چقدر هم خدمات ارائه شود باز هم نیاز است.
با کمبود فضای آموزشی مواجهیم
وی ادامه داد: نه تنها در این بخشی که ما هستیم بلکه در نقاط دیگر هم با کمبود فضای آموزشی مواجهیم و هم اینکه جادههای ما جاده های ما ناایمن و سخت گذر هستند.
بخشدار نیکشهر در ادامه با اشاره به حادثه تلخی که برای ۳ دانش آموز روستای کواندب رخ داد، تصریح کرد : بخش مرکزی نیکشهر بیش از ۵۰ هزار نفر جمعیت و چهارتا دهستان بزرگ دارد که هر دهستان خودش به تنهایی به اندازه یک بخش می شود. چند سال قبل در شهرستان لاشار هم در حین جابه جایی دانش آموزان ۳ تا خواهر در پشت وانتی که به عنوان سرویس مدرسه در حادثه تصادف زیر یک کامیون رفته و جان باختند. این جور حوادث در استان نه اولین اتفاق و نه آخرین خواهند بود.
مجیب حسنی فرماندار نیکشهر هم در این باره با اشاره به اینکه از خانواده دانش آموزان درخواست می شود فرزندان شان را از استفاده از موتورسیکلت منع کنند، بیان کرد: این دانش آموزان هر روز مسیر ۱۰ کیلومتری روستای چاهان به کوراندب را با موتور سیکلت طی می کردند تا به کلاس درس برسند.
نباید دانش آموزان با وانت یا موتورسیکلت شخصی تردد کنند
فرماندار نیکشهر بر تامین حداقل ۲۵۰ مینی بوس و ون استاندارد برای جابجایی دانش آموزان در بخشهای مرکزی، بنت و آهوران تاکید کرد و افزود: نباید دانش آموزان با وانت یا موتورسیکلت شخصی تردد کنند و شاهد حوادث ناگوار باشیم.
حسنی همچنین ساخت حداقل ۶۰۰ کلاس درس در سطح شهرستان نیکشهر و ساخت حداقل ۲۰ مدرسه شبانه روزی در مراکز دهستانها و مناطق پرجمعیت تاکید و بر استخدام و بکارگیری حداقل ۶۰۰ تا ۷۰۰ معلم جدید برای رسیدن به استانداردها را خواستار شد.
فرماندار نیکشهر با بیان اینکه یکی از موانع به کارگیری سرویس استاندارد مدارس عدم امکان دایر کردن سوخت برای دستگاههای سنگین جدید در استان است، افزود: متاسفانه مصوبه کمیسیون سوخت استان سیستان و بلوچستان مانع دایر شدن سوخت دستگاه های سنگین و بالاخص مینی بوس ها در نیکشهر شده و نمی توانیم برای جابجایی دانش آموزان از مینی بوس و ون استفاده کنیم چون وقتی یک سرویس مدرسه سوخت نداشته باشد چطور امکان دارد که فعالیت کنند.
گزارش: مریم بازوند