هرچند لاریجانی امروز قدرت مستقیم ندارد ولی آنقدر هم از محوریت قدرت دور نیست که برای جریانهای تندرو خطری به شمار نیاید
حسامالدین اسلاملو: احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با خبرآنلاین تحلیل خود از بیانیهی اخیر علی لاریجانی را ارائه میدهد و روی جملهی «رفع نگرانی از برادران خالصساز» بیشتر تامل میکند.
زیدآبادی تفسیر جالبی از واژگان به کار برده در نامهی لاریجانی دارد. او معتقد است لاریجانی سیاستمدار باهوشی است و در کاربرد بهجا و درست کلمات برای مفهومسازی مهارت دارد. تعبیر زیدآبادی از کلمهی «برادران خالصساز» این است که «ارادهای در ساختار قدرت شکل گرفت تا با متر و معیار ویژه خود، کسانی را که بهنظر خودشان ایدئولوژی اصولگرایی ناب داشتند، در راس کار بگذارند و بقیه را حذف بکنند.»
به نظر این فعال سیاسی لاریجانی خواسته با طرح موضوع «رفع نگرانی»، نشان دهد بازی نمیخورد. از دیدگاه زیدآبادی نکتهی متناقض بیانیه دقیقا همین جاست که «اگر نگران باشند قاعدتا نباید دنبال رقابت تصنعی هم باشند. باید دست کم ایشان تایید صلاحیت بشود و به رقابت وارد شود تا حداقلترین شکل ممکن است رقابت ایجاد شود وگرنه که رقابت تصنعی بین کی با کی؟» نکتهای که به نظر وی گویای ناخرسندی لاریجانی از ردصلاحیت گذشته است.
به نظر این تحلیلگر سیاسی کاربرد دو محور «رقابت تصنعی» و«ملک را چارهای دگر باید» در متن بیانیه لاریجانی، اشاره به انتخابات است: «حرف درستی زده که بحث انتخابات دیگر مشکلگشای کشور نیست. برگزاریاش هم اهمیت ویژهای ندارد. ملک راه دیگری طلب میکند. یعنی ایشان به این نتیجه رسیده این طوری به جایی نمیرسیم و نیاز به تحول داریم. منظورش احتمالا تجدید نظر و اصلاح رویه است. آن هم به تحولات بنیادین نیاز دارد و ضروری است این اتفاق قبل از انتخابات انجام بشود تا خون تازهای بدمد و مردم دوباره احساس کنند صندوق رای میتواند جایگزین خیابان بشود و تغییر ایجاد کند.»
اما چرا ساختار سیاسی، حتی اصولگرایان محافظهکار را تحمل نمیکند و با افرادی در جایگاه مشاور رهبری و با سابقهی ریاست مجلس هم حذفی برخورد میشود؟ سوالی است که زیدآبادی در پاسخ به آن می گوید: «لاریجانی در ساختار فعلی، باوجود سابقه زیاد فقط با محافظهکاری حفظ نمیشود. بالاخره دورههایی میرسد که برخی نهادها و بازیگران قدرتمند سیاسی، وفاداری مطلق طلب میکنند که به نوعی خلوصسنجی هم به حساب میآید اما پذیرش و تن دادن به الزامات این وفاداری، کار هر کسی نیست».
او ادامه میدهد: «لاریجانی هم با وجود اینکه محافظهکار بود اما بهتدریج با تجربهی دوران احمدینژاد به این نتیجه رسید که نیاز است یک چیزهایی تغییر کند. پس میانهرو شد و مثلا با تصویب برجام در مجلس همراهی نشان داد. درحالی که جناح خالصساز مخالف برجام بود و توقع داشتند لاریجانی هم همراهی کند و وقتی همراهی نکرد، جریان خالصساز با لاریجانی زاویه پیدا کرد.»
به نظر زیدآبادی رد صلاحیت لاریجانی در انتخابات گذشته به منظور هموارسازی راه ورود نامزد مطلوب اصولگرایان به «پاستور» بوده است: «این را پیش از انتخابات ۱۴۰۰ نوشته بودم و شاید ناخواسته تقلب رساندم به جریان خالصساز (میخندد). آن هم این نکته بود که اگر لاریجانی وارد گود رقابت انتخاباتی شود و به طور مستقیم در برابر مخاطبان قرار بگیرد، راحت از پس رئیسی برمیآید.»
از نظر زیدآبادی هرچند لاریجانی امروز قدرت مستقیم ندارد ولی آنقدر هم از محوریت قدرت دور نیست که برای جریانهای تندرو خطری به شمار نیاید. برآیند تفکر علی لاریجانی از نظر زیدآبادی چنین است: « ایشان این قدر تجربه دارد که متوجه باشد با طرز فکر جلیلی و پایداریها نمیشود کشور را اداره کرد.»