محسن پاکآیین معتقد است که اتهام به ایران از سوی رئیسجمهور آذربایجان سرپوشی برای ناکامیهای او در مقابل مردمش است. او نه تنها نتواست قرهباغ را برگرداند بلکه بارها تصمیمات نادرستی گرفت که مجبور شد و با صرفنظر کردن از آنها حرف خود را پس گیرد.
همشهریآنلاین: در ادامه فرافکنیهای دولت جمهوری آذربایجان علیه ایران، الهام علی اف در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ در جمع خبرنگاران گفت که تشکیلات ایران پشت این ماجرا قرار داشته است.
وی در اظهاراتی عجیب مدعی شد که «دخالت دیر هنگام پلیس در ماجرا و این که تلویزیون ایران به سرعت پس از بازداشت فرد ضارب با او مصاحبه کرده است، نشان میدهد که او از سوی تهران فرستاده شده بود! علیاف در ادامه ادعاهای عجیب خود خواستار محاکمه کسانی شد که به گفته او ضارب را برای انجام این حمله تروریستی به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران فرستاده بودند!» این اظهارات مکرر علیه ایران در کنار اقدامات پیشین او مانند فرستادن قاری به کنار «رود ارس» و خواندن «سوره فتح» و .. نشان می دهد که علی اف به دنبال تشدید تنش ها با ایران است و احتمالا اهداف خاصی را دنبال می کند.
گفت وگو با محسن پاکآیین سیاستمدار، دیپلمات و سفیر اسبق ایران در آذربایجان در این باره را بخوانید.
ادعاهای اخیر الهام علیاف در مورد اینکه تهران در حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان دست داشته و اظهارات مکرر او برای بدنام کردن ایران برای چیست؟ تحلیل شما در این باره چیست؟
اظهارات اخیر آقای علیاف در مونیخ و طرح ادعاهای بیاساس و دخالت مسئولان ایرانی در حادثه حمله به سفارت آذربایجان در تهران به اعتقاد من سخنانی است که بیشتر تحت تاثیر احساسات و به دلیل موثر بودن برخی از القائات افراد دروغگو و همچنین عوامل رژیم صهیونیستی و عواملی که قصد تخریب روابط ایران و آذربایجان را دارند، زده میشود.
البته غیر از این موضوع دلیل مهم دیگر این است که آقای الهام علیاف قصد دارد با بزرگنمایی تهدید ایران یا حادثهای که در ایران رخ داده است، برخی از ناکامی های داخلی را تحت پوشش قرار دهد و افکار عمومی این کشور را به یک موضوع مجازی منحرف کند.
واقعیت این است که آقای علیاف چندین ناکامی را پشت سر گذاشته و مطالبه مردم آذربایجان، جبران این ناکامیهاست. در وهله اول قرار بود در جنگ ۴۴ روزه، شهر قرهباغ به مرکزیت خانکندی آزاد شود. خب، در حالیکه نیروهای نظامی آذربایجان با موفقیت عمل کرده و ۵ شهر را آزاد کرده بودند، در شوشا مستقر شدند و در آستانه آزاد سازی قرهباغ بودند، آقای الهام علیاف تصمیم گرفت برای امضای توافق مسکو به این کشور سفر کند.
از طرفی در این توافق هدف اصلی جنگ ۴۴ روزه که آزادی قرهباغ باشد، تامین نشد و مساله قرهباغ منوط شد به مذاکرات ۵ ساله بعدی آذربایجان و ارمنستان که این مذاکرات میتواند تا ۱۰ سال طول بکشد.یعنی مساله قرهباغ منوط شده است به مذاکراتی که تا ۱۰ سال آینده نتیجه آن مشخص نیست. بنابراین مردم که منتظر بودند بعد از جانفشانی نظامیان این کشور و دادن شهدا و رسیدن تا شوشا آزادی قرهباغ را جشن بگیرند، با آزادن نشدن این شهر مواجه شدند.
در آن زمان دولت آذربایجان سعی کرده بود آزاد سازی ۷ شهر را جشن بگیرد و آن را یک پیروزی بزرگ برای خود تلقی کند، در حالی که این شهر جز تمامیت ارضی آذربایجان بود و میتوانست از طریق مذاکره دوباره به آذربایجان برگردد. این زمینه هم وجود داشت و نیازی به جنگ نبود و هدف این جنگ این آزاد سازی قره باغ بود.
از این رو بعد از اینکه جشنهای پیروزی تمام شد و احساسات مردم فروکش کرد. به این واقعیت رسیدند که بعد از این همه شهید و جنگ و هزینه قرهباغ آزاد نشده است. بنابراین امروز این مطالبه را از آقای علیاف دارند و او نیز میخواهد که موضوعات جدیدی را مطرح کند تا این خواسته مردم خیلی برجسته نشود.
آیا علی اف به دنبال تشدید تنش با ایران یا احیانا درگیری است، یا خیر و این اقدامات و اظهارات او صرفا برای همراهی با غرب در ضدیت علیه ایران و همراه کردن آنها با خود در مورد ارمنستان است؟
آقای علیاف بعد از آن پیروزی و در واقع به دلیل هیجان پیروزی در جنگ ۴۴ روزه یک سری ادعاهای تاریخی علیه ارمنستان را مطرح و اعلام کرد که از طریق نظامی دالان زنگهزور را باز خواهد کرد. به این معنا که برخی از سرزمین ارمنستان را اشغال خواهد کرد و تمامیت ارضی این کشور را در معرض خطر قرار خواهد داد که این ایده آقای علیاف با مخالفت کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و با مقاومت ارمنستان این موضوع از دستورکار خارج شد.
آقای علیاف نیز اعلام کرد که سعی میکند از مسیر مذاکره و با احترام به تمامیت ارضی ارمنستان از این دالان استفاده کند و این هم نوعی ناکامی دیگر در سیاست خارجی آذربایجان بود. نکته سوم آذربایجان برای اعمال فشار به ارمنستان برای باز کردن دالان زنگه زور آمد و دالان لاچین که ارمنستان را به قرهباغ متصل میکرد را مسدود کرد و در تردد، تریلیها و خودروهایی که قصد عبور از آن نقطه را داشتند اختلال ایجادکرد. اما به دلیل احتمال وقوع فاجعه انسانی این اقدام مورد نارضایتی جامعه جهانی قرار گرفت. به همین دلیل آقای الهام علیاف مجبور شد از موضع خود عقب نشینی کند و تردد در لاچین را تا حدی ممکن و میسر کند.
از سویی نیز آقای علی اف دست به تبلیغاتی مبنی بر آزاد بودن قرهباغ میکند و میگوید صحبت از قره باغ نکنید و قره باغ آزادشده است که این واقعیت ندارد. قرهباغ هنوز آزاد نشده و خان کندی در اختیار ارامنه است. ارمنستان و روسیه در آنجا حرف اول را می زنند و مطالبه مردم آذربایجان خانواده های شهدای این کشور و هنوز اجرایی نشده است.
با وجود طرح ادعاهای ضدایرانی مقامهای باکو از همان ابتدای حادثه حمله به سفارت تا کنون، جمهوری اسلامی ایران رویکرد مدارا و تسامح و رعایت اصول همسایگی در برابر دولت باکو را حفظ کرده است، اما به نظر میرسد این رویه، نه تنها موجب کاهش تنش ها نشده بلکه علیاف را اگر نگوییم گستاخ تر، جسورتر کرده است. حال نظر شما چیست. آیا ممکن است سیاست ایران در مورد این کشور همسایه تغییر بکند؟
آقای علیاف قصد دارد با طرح موضوع دیگر و یک تهدید امنیتی جدید افکار عمومی کشور خود را منحرف کند. او قصد دارد با سوءاستفاده از حادثهای کاملا غیر سیاسی و بدون انگیزه های تروریستی که در سفارت آذربایجان رخ داد، روی ناکامیهای خود سرپوش بگذارد و ذهن مردم آذربایجان را به سمت و سویی که خود میخواهد بکشاند.
اما واقعیت این است که اقدامی که در سفارت انجام شد کاملا غیر تروریستی و غیر سیاسی بود. همسر فرد ضارب با برگه عبور آذربایجان بدون اطلاع شوهرش از ایران خارج شده و به جمهوری آذربایجان رفته است و فرد ضارب تصورش این بوده که همسرش در سفارت آذربایجان است و بنابراین این اقدام صورت گرفته است.
در وهله اول باید از آذربایجان پرسید که چرا چنین برخورد غیر اصولی را با یک تبعه ایرانی که همسر آذری داشته انجام داده و چرا به او اطلاع نداده که همسرش به باکو رفته و با برگ عبور از ایران خارج شده است. درواقع آقای الهام علیاف باید از بخش کنسولی وزارت امور خارجه خود سوال کند که چرا این حرکت انجام و این فرد تحریک شده و به سفارت حمله کرده است. اول باید ریشه این ماجرا مشخص شود.
در عین حال جمهوری اسلامی ایران با خویشتنداری و اعتقاد به تقویت روابط با همسایگان و جمهوری آذربایجان کاملا صبورانه موضوع را پیگیری میکند. فرد ضارب دستگیر و به قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران تحویل شده و مراحل قانونی در حال طی شدن است و امیدواریم که به زودی نتیجه محاکمه او اعلام شود.
آیا ممکن است مناسبات دو کشور دچار دگر گونی شود و از مسیر دیپلماسی خارج شود؟ پیشنهاد شما در این باره چیست؟
امیدواریم که آقای الهام علیاف عاقلانه به موضوع نگاه کند و دور از احساسات تصمیم بگیرد و اجازه ندهد که روابط دو کشور که قطعا به نفع جمهوری آذربایجان است، صدمه ببیند و با یک دیپلماسی فعال سعی کند در مسیر عادی سازی روابط اقدام کند و از صحبتهای بی اساس خودداری کند.
به نظر من این قبیل مدیریت در شان یک رئیس جمهور نیست که بدون دلیل و مدرک کشور دوست و برادر خود را به دخالت عمدی در حمله به سفارت آذربایجان متهم کند. امیدواریم که این مساله در جهت منافع دو ملت حل و فصل شود.