پردیس امروز به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری فارس: ۱۲ تیرماه ۱۳۹۹ انفجار در سالن مونتاژ سانتریفیوژ تأسیسات هستهای نطنز، ۷ آذر ۱۳۹۹ ترور شهید فخریزاده دانشمند هستهای و دفاعی کشورمان، ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ خرابکاری در تأسیسات برق نطنز و هدف قرار گرفتن چند کشتی تجاری ایرانی در آبهای آزاد مواردی از جنگ اطلاعاتی و امنیتی پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی علیه کشورمان طی ماههای گذشته است که در تمام آنها رد پای این رژیم به وضوح قابل مشاهده است؛ موضوعی که بارها از سوی مسئولان کشور نیز گفته شده.
در مقطعی از سال ۱۳۹۹ و در فاصلهای کم از پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق ایالات متحده نیز که شواهدی از توطئه و تحرک نیروهای تروریست آمریکایی به منظور انجام اقداماتی علیه ایران وجود داشت نیز، رژیم صهیونیستی بعنوان یک بازیگر میدانی در پازل طراحی شده از سوی آمریکا به ایفای نقش پرداخت که موضوع عادیسازی روابط با کشورهای عربی و پررنگ کردن حضور این رژیم در منطقه خلیج فارس را میتوان شواهدی برای آن برشمرد.
گرچه تحرکات نیروهای آمریکایی در منطقه با برگزاری چندین رزمایش بزرگ از سوی نیروهای مسلح که در نوع خود بینظیر بود، خنثی شد اما کماکان رژیم صهیونیستی به دلیل آنکه توانسته بود روابط با چند کشور عربی مرتجع در منطقه را عادی کند، خود را در منطقه دارای دست برتر میدانست.
تَسَلسُل اقدامات ضدامنیتی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و نقش بستن انگارههایی در افکار عمومی مانند «صبر استراتژیک» در برابر این اقدامات به منظور پاسخگویی در زمان و مکان مناسب، این سوال را در مقاطعی به وجود آورده بود که پاسخ قاطع و درخور به این اقدامات رژیم صهیونیستی چه خواهد شد؟
مطالبه از مسئولان کشور، نیروهای مسلح و سایر دستگاههای مسئول برای مواجهه جدی با رژیم صهیونیستی و پاسخ قابل توجه به تحرکات ضدامنیتی آنها در داخل و خارج کشور موضوعی بود که در میان کُنشگران و عامه مردم وجود داشت؛ به طور واضح میتوان به دهها کمپین با هزاران امضا در فارس من با این موضوع اشاره کرد که در آنها به طور خاص به یکی از سخنان سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه در مقطعی اشاره میشد که گفته بود «اگر تار مویی از سر یک ایرانی کم شود؛ تمام کرک و پشم شما را به باد می دهیم؛ این تهدید جدی است؛ ما جنگ لفظی نمیکنیم و همه چیز را در عمل ثابت می کنیم؛ ما بر همه منافع دشمنانمان مسلطیم و همه جا زیر دید ماست و اگر لازم شود، زیر تیر ماست.»
از تسلسل اقدامات ضدامنیتی اسرائیل گفتیم؛ حالا بهتر است نگاهی به سمت دیگر میدان بیندازیم؛ سال ۱۳۹۹ به پایان رسیده و بهار قرن جدید است، اما وقایع روزهای آینده ثابت میکند که آن هیمنهای که رژیم صهیونیستی در سال گذشته و با پیش بردن طرح موسوم به معامله قرن برای خود ساخته مربوط به قرن گذشته است و قرار است در قرن جدید فرو بریزد!
۲۱ فروردینماه، خبرها حاکی از وقوع یک خرابکاری در تأسیسات برق مجتمع غنیسازی شهید احمدی روشن (نطنز) است که در اثر آن تعدادی از سانتریفوژهای این مرکز از چرخه غنیسازی خارج شدهاند؛ چند روز بعد وزارت اطلاعات هویت عامل این خرابکاری را که یکی از کارکنان سایت نطنز بوده و قبل از این اقدام از کشور خارج شده است را فاش میکند؛ رضا کریمی ۴۳ ساله.
در عین حال مسئولین کشور به صراحت از نقش محوری رژیم صهیونیستی در این حاثه برای تحت شعاع قرار دادن مذاکرات وین میگویند و این رژیم را به انتقام گرفتن قطعی این ماجرا نیز تهدید میکنند؛ به نظر میرسد اینبار اوضاع کمی متفاوتتر از قبل است و صبر استراتژیک میخواهد جای خود را به اقدام راهبردی بدهد؛ ۱۰ روز بعد اولین نشانه دیده میشود.
** اولین ضربه به گنبد آهنین
سهشنبه ۳۱ فروردین؛ اخبار و تصاویری از وقوع انفجار بزرگی در صنایع تامر وابسته به وزارت جنگ رژیم صهیونیستی منتشر میشود؛ در همان ساعات اولیه انتشار خبر بسیاری آن را پاسخ ایران به خرابکاری در نطنز عنوان میکنند.
تامر را میتوان قلب صنایع دفاعی رژیم صهیونیستی برشمرد که که زمینه فعالیت آن فناوریهای پیشرفته با تمرکز در حوزه پیشرانههای راکتی است و بسیاری از سامانههای حساس رژیم از جمله پیشران موشکهای سامانه دفاع هوایی Arrow و ماهوارهبر شاویت این رژیم که عمده پرتابهای فضایی به ویژه ماهوارههای جاسوسی خانواده افق را با آن انجام میدهد، از تولیدات این شرکت است.
موشکهای سامانه گنبد آهنین رژیم صهیونیستی هم توسط این شرکت تولید میشود و به طور کلی میتوان تامر را قلب صنایع دفاعی اسرائیل برشمرد.
** حیفا در آتش
بامداد ۱۱ اردیبهشت؛ آتشسوزی بزرگی در پالایشگاه «بازان» حیفا در فلسطین اشغالی رخ میدهد؛ وزارت حفاظت محیط زیست رژیم صهیونیستی در بیانیهای وقوع آتشسوزی در این پالایشگاه را تأیید میکند و مدعی میشود دلیل این آتشسوزی آسیبدیدگی یکی از لولههای سیستم CCR بوده است.
بر اساس ادعای صهیونیستها، تیم عملیات اضطراری این پالایشگاه توانستهاند شعلههای آتش را مهار کنند و عملیات سوخترسانی به تأسیساتی که دچار حریق شده متوقف شده است.
** دومین ضربه به گنبد آهنین
۱۹ اردیبهشت باز هم اخباری از آتشسوزی در یکی از صنایع نظامی مهم رژیم صهیونیستی منتشر میشود؛ صنایع تسلیحاتی رافائل که مرکز اصلی طراحی، تولید و مونتاژ سامانه گنبد آهنین این رژیم است در میان حجم گستردهای از آتش میسوزد.
آنگونه که منابع صهیونیستی و شاهدان عینی در شبکههای اجتماعی گفتهاند، دود غلیظ زبانههای آتش از چند صدمتری محل حادثه دیده میشود و آتش سوزی از کنترل خارج شده بوده و با وجود اعزام دهها آتش نشان به منطقه، عملیات اطفای حریق و مهار آتش به سختی پیش رفته است.
** دریای آتش مقابل کشتیهای صهیونیست
از دیگر اقدامات صهیونیستها طی ماههای اخیر، ایجاد اختلال در امنیت دریایی و اقداماتی علیه کشتیهای جمهوری اسلامی ایران در آبهای بینالملل بویژه در دریای سرخ و دریای مدیترانه بود. ایجاد ناامنی برای کشتیرانی کشورمان موجب شد تا بنابه گفته سرلشکر باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح، دریای سرخ مجددا در منطقه گشت دریایی نیروی دریایی قرار بگیرد.
اما این پایان ماجرا نبود؛ نیاز به پاسخ قاطع برای بازداشتن رژیم صهیونیستی از خطای راهبردی هم دیگر کاری بود که ضرورت آن احساس میشد؛ در مقطعی دو فروند کشتی مربوط به رژیم صهیونیستی یکی شمال اقیانوس هند و دیگری در نزدیکی بندر فجیره امارات هدف قرار گرفت.
یک کشتی باری متعلق به شرکت صهیونیستی «XT Management» که مقرش در بندر حیفا فلسطین اشغالی قرار دارد و دیگری کشتی «هایپریون ری» که در بندر فجیره هدف قرار گرفت.
کمی بعد فرمانده کل سپاه در یک سخنرانی عمومی، گفت: صهیونیستها ۲ سال بود که در کشورها دخالت کرده و برای صنعت هسته ای ما مشکل ایجاد می کردند و تصور می کردند سیستم امنیت ملی رژیم صهیونیستی آسیب نمی بیند اما ناگهان صحنه عوض شد؛ کشتی های آنها مورد حمله قرار گرفت که این ماجرا مربوط به ۳ ماه گذشته است.
** ضربه سوم به گنبد آهنین؛ اینبار مهلکتر
اردیبهشتماه تنشها در قدس شریف بالا گرفته است؛ علت آن اقدام صهیونیستها برای بیرون راندن فلسطینیان از محله شیخ جراح در بیتالمقدس است.
این درگیری و زد و خوردها نهایتا منجر به یورش صهیونیستها به مسجدالاقصی و شهادت و زخمی شدن تعدادی از فلسطینیان شد؛ گروههای مقاومت در نوار غزه (حماس و جهاد اسلامی فلسطین) در پاسخ به جنایت صهیونیستها در قدس شریف حملات موشکی را به اهدافی در فلسطین اشغالی آغاز کردند و این سرآغاز جنگی شد که به جنگ ۱۲ روزه مشهور شده است؛ جنگی که در نوع خود پدیدهها و شگفتانههایی به همراه داشت.
اولین مورد شگفتانگیز، حجم بیسابقه شلیک موشک و راکت از نوار غزه به سوی مناطق اشغالی بود به طوری که تنها در دو روز ابتدایی جنگ، بیش از ۱۰۰۰ فروند موشک از سوی گروههای فلسطینی شلیک شد که علاوه بر عبور تعداد قابل توجهی از آنها از سامانه گنبد آهنین، هزینه بسیار زیادی نیز به رژیم صهیونیستی بابت مقابله با راکتها تحمیل شد.
** به باد دادن کرک و پشم اسرائیل با شمشیر قدس
طی این جنگ که فرماندهی اتاق عملیات مشترک گروههای مقاومت فلسطینی نام «شمشیر قدس» را برای آن انتخاب کردند؛ برای نخستینبار فرودگاه بینالمللی بنگوریون که فرودگاه اصلی این رژیم و در تلآویو واقع است، مورد حمله موشکی قرار گرفت به طوریکه تمامی پروازهای ورودی و خروجی از این فرودگاه متوقف و پروازهای در آسمان این رژیم نیز به فرودگاههای جایگزین هدایت شدند.
همچنین در طول این جنگ گروههای مقاومت فلسطینی از تعدادی از جدیدترین دستاوردهای خود رونمایی کردند که نشان از تغییر موازنه قدرت در جنگ با صهیونیستها به نفع گروههای مقاومت داشت. موشکهای عیاش و قاسم و پهپاد شهاب از جمله دستاوردهای جدید مقاومت در این جنگ بود که علیه صهیونیستها به کار برده شد.
مقاومت اسلامی با موشک عیاش با برد بیش از ۲۵۰ کیلومتر توانست در این جنگ فرودگاه رامون در فاصله ۲۲۰ کیلومتری غزه و در جنوب فلسطین اشغالی را هدف قرار دهد. در مجموع گفته میشود طی این جنگ بیش از ۴۰۰۰ هزار موشک و راکت از سوی گروههای مقاومت برای هدف قرار دادن مناطق اشغالی شلیک شده است که در نوع خود بینظیر است.
حالا کمی به عقب برگردیم؛ اسرائیلی که خود را دست برتر در منطقه میدانست، با ضربات مهلک محور مقاومت به منافع استراتژیکش چه در جریان جنگ ۱۲ روزه و چه در حوادث قبل از آن، امروز با دست برتر مقاومت در میدان عمل و تحمیل هزینههای سنگین جانی، مالی و حیثیتی شرایطش چنان متزلزل و یا به عبارتی بهتر کرک و پشمش به باد داده شده که وادار به تسلیم در برابر خواستههای فلسطینیان و پیشنهاد آتشبس میشود.