به گزارش پردیس امروز به نقل از ایرنا: محسن مسعودیان جامعه شناس گفت: دوران وشرایط کرونا جایگاه استادی و معلمی را در جامعه بیشتر نشان داد زیرا این افراد که رکن اصلی تعلیم و تربیت درجامعه هستند تمام توان وتلاش خود را برای جلوگیری از متوقف شدن سیستم آموزشی کشور به کار گرفتند.
روز ۱۲ اردیبهشت در تقویم رسمی ما ایرانیان با عنوان روز معلم نامگذاری شده است. با وجود اینکه معلمان در جامعه ما در گذشته از مقام و منزلت بالایی برخودار بودند؛ اما متاسفانه شاهد هستیم هر چه جامعه مدرنتر میشود جایگاه این قشر مانند گذشته نیست. این در حالی است که نه تنها از حجم وظایف و مسوولیتهای آنها در طی زمان کاسته نشده بلکه در مواردی نظیر بحرانهای مختلف همچون اپیدمی کرونا بیشتر هم شده است. بطوریکه راه اندازی برنامه شاد و تلاش در ارائه مفاهیم و دروس به دانش آموزان همواره بیش از گذشته هم زمان و هم زحمت مضاعف میبرد. بنابراین این روز بهانهای شد تا باری دیگر به سراغ این قشر از جامعه رفته و از نزدیک گوش شنوایی برای مسایل و مشکلات آنها داشته باشیم.
نظر به این موضوع پژوهشگر ایرنا با محسن مسعودیان، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی و اعظم معصومی، معاون آموزشی مدرسه شیخ مرتضی انصاری به گفت و گو نشست.
مشروح این گفت و گو را در ذیل میخوانید:
تفاوت میان معلم مدرسه و استاد دانشگاه
مسعودیان پیرامون تفاوت نقش معلمی و استادی گفت: در عرف، معلم را ذیل وزارت آموزش و پرورش و استاد را تحت وزارتین علوم و بهداشت تعریف میکنیم. میزان دستمزد معلمین کمتر از اساتید دانشگاهی است. بنا به هر دلیلی این اختلاف حقوق و دستمزد باید به حداقل ممکن برسد. هرچه انگیزه معلمین بیشتر باشد و آسودگی خیال نسبت به معیشت داشته باشند، انتقال دانش به دانش آموزان بهتر صورت خواهد گرفت. این اتفاق برای اعضای هیات علمی وزارت علوم در حال رخ دادن است، آنها متقاضی همسان سازی حقوق خود با اعضای هیات علمی وزارت بهداشت بودند و آنقدر مداومت و پافشاری نمودند تا به خواسته حق خود دست یافتند. دلیل این امر هم حضور اعضای هیات علمی در نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار مانند مجلس است که قدرت چانه زنی آنها را بالا برده است ولی قدرت معلمان به اندازه اساتید دانشگاهی نیست و آنها اغلب از مطالبه حقوق خود در مجامع سیاستگذار و تصمیمگیر باز میمانند.
وی افزود: نظام آموزش بر پایهی تعلیم و تربیت در سنین و اوان کودکی و نوجوانی شکل میگیرد. به همین دلیل کار معلمی هم سختتر است و هم مهمتر. ما در حال حاضر بیش از ۱۵ میلیون دانش آموز در سراسر کشور داریم که این آمار تقریبا ۵ برابر میزان دانشجویان ما در کشور است. بر همین اساس وظیفهی معلمی کردن برای دانشآموزان که آینده سازان این مرز و بوم هستند، مهمتر است و باید بیشتر به امر رفاهی آموزگاران مدارس رسید. طبق آمارها، ایران ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر معلم آموزشی دارد که یکی از اصلی ترین مشاغل هر سرزمینی است.
مقام ثانوی والدینی و پرورشی معلمان و جبران خلاهای کارکردی خانواده برای فرزندان
مسعودیان در خصوص اهمیت نقش و وظایف معلمان گفت: نکتهی دیگر در اهمیت شغل معلمی، مقام ثانویِ والدینی آن ها است. اگر پدر و مادری نتوانند به خوبی وظایف خود را در حق فرزندانشان انجام دهند، این معلم است که میبایست در نظام مدرسه، آن تکالیف را جبران نموده و جامعه پذیری و مهارتهای فردی و اجتماعی را به کودکان، مضاف بر وظایف آموزشی مدارس، یاد دهد. این وظیفه میبایست به شدت در ایران مورد توجه قرار گیرد. با توجه به ضعفهای کارکردی حمایتی و آموزشی در مواقع بحرانی (مانند بحران کرونا) که موجب بروز آسیبها برای فرزندان میشود، این معلمان هستند که بایستی خلاهای کارکردی خانواده برای کودکان را جبران نمایند. عمدتا با گفتن واژهی پرورش، احساس میکنیم که در این خصوص انجام وظیفه نمودهایم. اما غافل از آنکه پرورش اصلیترین مولفه معلمی است که متاسفانه ذیل آموزش تعریف میشود.
فرصت و انگیزه برای معلمان در خلاقیت و نوآوری
مسعودیان درباره اهمیت خلاقیت و نوآوری در معلمان گفت: مفاهیم رشد و تربیت در کنار خلاقیت و نوآوری دانشی معلمان معنا پیدا میکند. سوال مهمی که ما و مسوولین باید از خود بپرسیم این است که آیا ما فرصت برای خلاقانه عمل نمودن معلمان به وجود آوردهایم؟ آیا معلمان انگیزهای برای بازآفرینی و تفکر نقادی در مباحث درسی دارند؟ راههای افزایش این انگیزهها چیست؟ چقدر در این زمینهها پژوهش شده است؟ مسالهای که در ادامه این پرسشها مطرح میشود، مقوله ناهمزمانی نظام آموزشی و انسانهای آموزش است. نظام آموزشی ایستا نمیتواند با معلم پویا حرکت کند و بالعکس. معلمان وقتی یک مطلب درسی را در چندین سال مداوم تکرار میکنند و خروجی آن را با واقعیت موجود در جامعه در تضاد میبینند، به نوعی با کار خود بیگانه میشوند و اینجاست که معلمی کردن از طراوت میافتد و حس استقلالش را از دست میدهد و آنگاه مقام معلمی به آمر و مقام دانشآموزی به مامور تقلیل پیدا میکند. به همین سبب سیاستگذاران آموزشی کشور میبایست عوامل و زمینههای خلاقیتورزی در معلمان را ایجاد نمایند.
نه معلم سالاری، نه دانش آموز سالاری و نه جایگزینی مدارس موازی
مسعودیان در خصوص اینکه باید معلم سالاری باشد یا دانش آموز سالاری گفت: آنطور که ما شنیدهایم در دوران گذشته معلم سالاری باب بوده و اکنون دانش آموز سالاری رواج یافته است. هر دوی این مقولات، آسیبهایی جدی به بدنه نظام آموزش وارد میآورند. علاوه بر مطالعهی گذشته ما اکنون باید بدانیم که چه اتفاقاتی افتاده است که دانش آموز سالاری بیشتر به چشم میخورد؟ چرا نسبت به گذشته کمتر به معلمان احترام گذاشته می شود؟ چرا قدرت پشتیبانی نهاد مدرسه از مقام معلم کاهش یافته است؟ و بدتر از همهی اینها چرا مدارس موازی که ارزش علمی مدارس و معلمان را کاهش میدهند، اینقدر در جامعه رواج یافتهاند؟ آیا معلم در کلاس درس مدرسه با مدرسی که در موسسات کنکور تدریس می کند، به یک منزلت و اعتبار است؟ اصلا چرا باید مدارس موازی وجود داشته باشد؟ مگر مدارس و معلمین آموزش و پرورش خلا یا کمبودی دارند که باید از مدارس موازی تا این حد استقبال شود؟ همهی این پرسش ها را در وهله ی اول باید مسوولین و بعد جامعه شناسان و متخصصین علوم تربیتی پاسخ دهند.
والاترین و بالاترین منزلت و اعتبار شغلی کشور باید معلمی باشد
مسعودیان در خصوص منزلت معلمان در جامعه گفت: به نظر بنده بالاترین میزان دستمزد در کشور، حتی بالاتر از مسوولین عالیرتبه را باید معلمان دریافت کنند. در استخدام معلمان باید سختگیرانهترین شاخصها مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد، چرا که معلمان پرورش دهنده ی نسلهای بعدی جامعه هستند. نظام آموزش و پرورش و معلمان باید دارای بالاترین مولفههای سلامت سازمانی و انسانی در کشور باشند. انگیزههای لازم برای نخبگان در انتخاب کسوت معلمی یکی از تاثیرگذارترین شاخصها در بهبود وضع آموزشی کشور است. دولتها میبایست هر سال چند مرتبه برای پالایش و ارتقای نظام معلمی نسبت به تغییرات اجتماعی کشور، از اندیشمندان، پژوهشگران و منتقدین متخصص و متبحر دعوت به عمل آورد تا مهمترین شغل جامعه، یعنی معلمی، نسبت به آخرین تحولات و دگرگونیهای جامعه با توجه به بایستههای علمی، فرهنگی و مذهبی روزآمد گردد.
وی گفت: در شرایط کرونا همکاران من با هزینه خود و یا کمک خیرین برای چند تن از دانش آموزان تبلت ، گوشی و بسته اینترنتی تهیه کردند. این دانش آموزان به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب قادر به تهیه این امکانات و بهره مندی از آموزشهای مجازی نبودند که تهیه گوشی و نت سبب شد این دانش آموزان دوباره وارد چرخه علم و تحصیل شوند. در واقع باید گفت کرونا برای همه ما یک میدان امتحان بود که چه قدر نسبت به هم همدلی داریم و به یکدیگر کمک میکنیم.
کرونا و مسائل و مشکلات معلمان
معصومی پیرامون مسائل و مشکلات معلمان در قبل از کروناو همچنین در دوران کرونا گفت: معلمان با انواع و اقسام مشکلات درگیر هستند که از مهمترین آنها مشکلات مالی و معیشتی است. هرچند سالهای گذشته به خصوص با رتبه بندی سال ۹۸ کمی وضع بهتر شد، اما با تورم افسارگسیخته همان مقدار هم لابلای تورم گم شد و جا دارد مسوولین به وضع معیشت و مسکن و همچنین مزایای شعلی این قشر توجه بیشتری مبذول دارند.
معصومی افزود: کرونا سبک زندگی رو تغییر داد و بالطبع سبک تدریس هم تغییر کرد. عدم دسترسی به دانش آموز و عدم دسترسی به اپلیکیشنهای بهتر از شاد که تدریس جنبه تعاملی داشته باشد باعث کندی روند تدریس و نداشتن ارزشیابی واقعی از دانش آموز از مشکلات تدریس مجازی است، یادگیری چهره به چهره آرمان و هدف آموزش و پرورش است، کلاس درس با وجود دانش آموزان جان می گیرد ، طبیعی است دراین شرایط دانش آموز و معلم دچار سردرگمی میشوند و چون تجربهای در این باره وجود نداشت، بیشترین آسیب به آموزش خورد ، منتها آموزگاران متعهد با جدیت و بذل توجه سعی کردند این آسیب کمتر شود.
وی ادامه داد: همچنین باید گفت سیستم شاد کند و دارای اشکالات زیادی است، هرچند نسبت به سال گذشته امکانات آن از جمله پخش زنده بیشتر شده و برخی اشکالات آن رفع شده ولی هنوز هم دانش آموز و معلم را دچار چالش میکند . در حین برگزاری کلاس بارها باید از کلاس خارج و سپس وارد شد تا پیامها دیده شوند، ویس ها به کندی میرود و پخش زنده دائم قطع میشود.
این دبیر آموزش و پرورش درباره راهکارهای بهبود وضعیت معلمان گفت: بالا بردن شان و منزلت معلم از طریق رفع مشکلات معیشت، به روز کردن اطلاعات علمی معلمان ، بستر سازی برای ادامه تحصیل معلمان ، رفع مشکلات مالی و معیشتی و توجه به مسکن فرهنگیان ، جایگاه معلمان را تا حد زیادی بالا میبرد.