دولت چین یکی از نظامهای به شدت استبدادی و سرکوبگر بویژه علیه میلیونها مسلمان ساکن این کشور است.
مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان نوشت: نظام سیاسی چین میراث ایدئولوژی مارکسیستی – مائوئیستی است که سالها فقر و استبداد را بر مردم چین تحمیل کرد، اما در سال ۱۹۷۸ (یعنی یک سال قبل از انقلاب اسلامی ایران) سیاستمدار اصلاح طلب چینی دنگ شیائو پینگ با نقض اصول اقتصاد سوسیالیستی و ارتباط اقتصادی گسترده با آمریکا و غرب، منشا یک تحول عظیم شد و اکنون پس از گذشت ۴۴ سال، چین را به عنوان دومین اقتصاد قدرتمند دنیا مطرح کرده است، هر چند که به لحاظ سیاسی، دولت چین همچنان یکی از مستبدتربن نظامهای موجود است.
چینیهای ضد امپریالیسم با اتکای به یک دیپلماسی واقع گرایانه بویژه در عرصه تجارت و اقتصاد قدرت چانه زنی خود را با همه کشورهای قدرتمند از جمله آمریکا افزایش داده اند.
چینِ تحت فرمان ایدئولوژی ضد امپریالیستی مائو، پس از اصلاحات دنگ شیائوپینگ، دست از آمریکا ستیزی احمقانه برداشت و شاخ گاو غرب قدرتمند را رها و به پستان آن چسبید و خود را به مرحله اقتصادی کنونی رساند.
آقای رییسی قبل از سفر خود به چین یادداشتی را در روزنامه “مردم” چین بر مدار سیاست آمریکا ستیزی مهلک و زیانبار جمهوری اسلامی منتشر کرد که در آن تاکید بسیار زیادی بر سرنوشت دو ملت در مواجهه با «استعمار» و «استکبار» (یعنی آمریکا) شده بود.
به دنبال این یادداشت و سفر رئیسی، ندپرایس سخنگوی وزارتخارجه آمریکا در پاسخ به سئوالات خبرنگاران از این رابطه احساس نگرانی کرد. اما پاسخ نگرانی آمریکایی بلافاصله از وزارتخارجه چین صادر شد. سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار داشت: «روابط دوجانبه میان ایران و چین هیچ طرف سومی را هدف قرار نمیدهد و علیه هیچ کشور ثالثی نیست.»
و این یعنی چینیها سالهاست که یاد گرفته اند غرب ستیزی و قطع ارتباط سیاسی و تجاری و اقتصادی با آمریکا و اروپا هیچ دستاوردی جز فقر و فلاکت و عقب ماندگی برای کشور و مردمشان ندارد.