آرزوی حقوق ۷ میلیونی!

به گزارش پردیس امروز، سعید ونکی در سایت الف نوشت: ۱- کاربری در توئیتر روایت کرده بود: «زن توی متر می‌گفت ۲ ساله تو روز تهران راه نرفتم. هر روز هفته، حتی جمعه هم کار می‌کنم. ۷ صبح می‌رم بیرون و ۸ شب می‌رسم خونه. ولی درد اصلی اینجا بود که یکی از خانوم‌ها ازش پرسید چقدر بهت می‌دن؟ زن گفت ۷ تومن و بقیه گفتند چه خوب؛ کجاست ما هم بیایم! »

۲- این روایتی دردناک اما واقعی از محیط پیرامونی ماست؛ جامعه‌ای رنجور و شلاق‌خورده از مصائب اقتصادی که در حال تقلا برای فراهم‌کردن حداقل‌ شرایط ممکن است و زیر بار این فشار، کمرش خم شده. خواسته این خانم هم‌وطن که به دنبال دریافت حقوق ۷ میلیونی است، قصه پرغصه هزاران و شاید میلیون‌ها نفر از ما باشد؛ افرادی که از بد روزگار، آمال و آرزوهای خود را به دست فراموشی سپرده‌ و برای نفس‌کشیدن تقلا می‌کنند!

۳- فهمیدن آنچه در گوشه و کنار این شهر و دیگر نقاط کشور می‌گذرد، چندان سخت نیست؛ با ورود به همین اجتماعات کوچک و تنفس در این فضا، می‌فهمیم که نبض مردم چگونه می‌زند و شاید این امر از صدها پژوهش پرطمطراقی که با بودجه‌های کلان صورت می‌گیرد، مبین‌تر باشد.

۴- بسیاری از کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، نیروهای قراردادی و … روزگار یکسانی با این خانم هم‌وطن ما دارند؛ دوندگی برای یک لقمه نان آن هم با تحمل هزار و یک فشار و البته عدم امنیت شغلی؛ آن هم در زمانه‌ای که خیل عظیم بیکاران جامعه را فراگرفته و هراس از دست دادن همین موقعیت شغلی این شرایط را تحمیل می‌کند.

۵- حال در این بستر بیاییم رشد شاخص‌ها را روایت کنیم، خصوصی‌سازی را فتح‌الفتوح بنامیم، به ساز و کارهای بورسی و ورود اساسی‌ترین نیازهای جامعه مثل مسکن به آن افتخار و آن را پیشرفت قلمداد کنیم، اما چه گره‌ای از کار جامعه و مردمی باز می‌کند که بسیاری از آنان برای بقا در حال دوندگی‌اند؟ مسئله اصلی را نفهمیده‌ایم یا چشم‌ها را به روی واقعیت بسته‌ایم؟ این مسائل چه نسبتی با دغدغه مردمی دارد که در پی حقوق ۷ میلیونی‌اند؟ این‌ها دغدغه فرادستان‌اند یا فرودستانی که حتی برای افزایش حقوق بخور و نمیرشان مقاومت شده و هر روز تزهای اقتصادی جدیدی ساخته می‌شود؟

۶- درک کنیم که بحران در حال سر ریز شدن است. توجه به معیشت اقشار ضعیف و اقدام برای بهبود آن، مصداق‌ بارز تامین امنیت ملی است. این وقایع اخیر و اعتراضات خیابانی که ریشه‌های آن به طبقه متوسط و بالای جامعه باز می‌گردد، موجب گمراهی نشود. این طبقات پایین جامعه بودند که همواره به پای انقلاب ایستادند و بیشترین هزینه را متحمل شدند و اگر این طبقه فداکار از صحنه کنار بروند، نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک‌نشان!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بر چسب ها

اخبار مرتبط

چند رسانه ای

آخرین اخبار