به گزارش پردیس امروز به نقل از خبرگزاری فارس، وزیر علوم دولت دهم از خیانت پنهان موجود در دانشگاههای کشور گفت و خواستار ورود نهادهای نظارتی ذیربط شد.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با نخبگان کشور تاکید کردند اساتیدی که جوانان نخبه را تشویق به ترک کشور میکنند، خیانت میکنند، این موضوع بهانهای شد تا به گفتوگو با کامران دانشجو وزیر علوم دولت دهم بنشینیم.
وزیر علوم دولت دهم در این گفتوگو از راهکارهایی برای جلوگیری از خروج نخبگان از کشور گفت و تاکید کرد که خروج نخبگان از کشور خیلی جدی است و نمیتوان آن را کمرنگ فرض کرد، از افراد و اساتیدی گفت که خودشان را به خواب زدهاند و باید وزارت علوم و نهادهای نظارتی ذی ربط بیدارشان کنند و از فارغالتحصیلان دانشگاههای ایرانی گفت که دنیا به دنبال آنهاست و چیزی کمتر از فارغالتحصیلان دانشگاههای مطرح دنیا ندارند.
دانشجو از خیانت پنهان موجود در دانشگاهها گفت و خواستار ورود نهادهای نظارتی ذیربط شد، گریزی هم به دانشجویان بورسیه و ظلمی که به آنها شد، زد و تاکید کرد که باید با افرادی که سرمایههای انسانی را به تاراج میدهند، برخورد کرد.
وی در ابتدای گفتوگو تاکید کرد که طی ۶-۵ سال اخیر مصاحبهای نداشته و کارهای تحقیقاتی و تدریس پرداخته است، الان هم فقط بر حسب تکلیف با توجه به تاکید مقام معظم رهبری مصاحبه میکند و سکوت چند ساله را میشکند.
به نظرتان چه راهکارهایی برای جلوگیری از خروج نخبگان از کشور وجود دارد؟
دانشجو: وقتی مقام معظم رهبری در یک سخنرانی رسمی در مقابل مسئولین معاونت علمی و فناوری، رئیس جمهور و وزیر علوم و تعداد دیگری از مسئولین، دانشجویان و نخبگان، مطالبی کاملا شفاف میفرمایند و این موضوع را خیانت اعلام میکنند که نمیتوان با چند جمله کلی از آن گذشت.
باید دنبال چارهای رفت، هم ایجابی و هم سلبی، به اعتقاد من فقط با کارهای ایجابی نمیشود مشکلات را حل کرد، هم کار ایجابی می خواهد و هم کار سلبی. یا بهتر است بگوییم کارهای ایجابی و سلبی توأم باید انجام شود. البته طبق روال کارهای ایجابی کفه سنگینتری دارد و به عنوان شرط لازم است اما کافی نیست.
* خروج نخبگان از کشور خیلی جدی است و نمیتوان آن را کمرنگ فرض کرد
بعضی از مسئولان آمار خروج نخبگان را خیلی کم اعلام میکنند.
دانشجو: برخی از مسئولین این موضوع را کمرنگی یا بی اهمیت نشان دادند و میگویند تعداد افرادی که میروند خیلی کم است، این افراد واقعا فکر میکنند خیلی کم و بی اهمیت است، اما به نظر میآید وقتی مقام معظم رهبری در چنین مراسمی این مطالب را میفرمایند این خطر خیلی جدی است و نمیتوان آن را کمرنگ فرض کرد و همه باید به فکر راه چارهای باشیم.
واقعیت امر این است که در دانشگاههای ما شاید تقریبا در بیشتر دانشگاههای بزرگ و مطرح و حتی در بخشهای دیگر کشور با این نگاه که در خارج از کشور امکانات و تجهیزات بیشتر و بهتری برای ادامه کارهای تحقیقاتی و تحصیل علم وجود دارد.برخی از اساتید به دانشجویان خود به طور کلی دانشجویان نخبه، دانشجویانی که معدل بالایی دارند و کارهای تحقیقاتی خوبی انجام میدهند و به نحوی از دانشجویان دیگر متمایز هستند، این توصیه را میکنند. یا بعضا ترغیب و تشویق میکنند که به خارج از کشور بروند به این بهانه که آنجا به شما بیشتر اهمیت میدهند و بیشتر میرسند و میتوانند هم زندگی راحتی داشته باشند و هم در کار علمی خود پیشرفت کنند.
با توجه به اینکه شما هم در خارج از کشور تحصیل کردید، آیا همینطور است؟
دانشجو: خیر، هم تعداد مقالات و تعداد ۲ درصد دانشمندان برتر که در ایران هستند و هم شتاب پیشرفت علم که چند سال گذشته البته یک مقدار افت کرده است، نشان میدهد که این فرض که میتوان در خارج پیشرفت بیشتر علمی داشت و راحتتر بود یک واقعیت محض نیست، بلکه عامل اصلی پیشرفت تلاش خود افراد هستند که اگر در ایران هم تلاش کنند و تلاش آنها درست باشد، میتوانند موفق باشند.
اما در ارتباط با رفتن افراد دو نگاه وجود دارد یک نگاه این است که اگر این موضوع توصیه و تشویق به خارج رفتن به خود شخص صورت بگیرد و نه برای ناامید کردن دانشجویان به آینده خودشان در کشور، این یک موضوع است و نحوه پرداختن به آن هم متفاوت است. مثلا باید امکانات و تجهیزات کشور و نحوه حمایت از نخبگان و چگونگی سامان دادن به رسالههای ارشد و دکتری بازنگری شود و برای آنها چارهجویی شود و کار فرهنگی باید صورت بگیرد. اینها کارهای ایجابی است که در ارتباط با این موضوع میتواند صورت بگیرد این یک توصیه سیاهنمایی نیست و یک نگاه است.
* دنیا دنبال فارغالتحصیلان دانشگاههای ماست
اساتید دانشگاههای ما اگر از نظر علمی از دانشگاههای خارج از کشور برتر و بهتر نباشند حتما چیزی از آنها کم ندارند، بنده در دوره مسئولیت خودم هم این موضوع را میگفتم، هم این که فارغالتحصیلهای دانشگاههای ایران خواهان زیادی در خارج از کشور دارند و دنیا دنبال آنها است.
اساتید دانشگاههای ما از نظر علمی سرآمد هستند. در آن زمان مسئولیت بیش از ۲۰ هزار هیئت علمی داشتیم. بعضی در حدود چهار سال که بیشتر فارغالتحصیلان داخلی بودند، در بالاترین مدارج علمی فعالیت میکنند. جایی که فارغالتحصیل دانشگاه خارجی ۱۵ تا ۲۰ سال طول میکشد که دانشیار بشود یا بعد از ۳۰ سال همان استادیار میمانند، بسیاری از فارغالتحصیلان ما در عرض ۱۵ سال در عرض ۱۴ سال در عرض ۱۲ سال به مرتبه بالای علمی استاد تمامی میرسند و رسیدهاند. جزء ۲ درصد دانشمندان برتر قرار گرفتهاند.
همین فارغالتحصیلان داخلی کشور به ما نشان میدهند دانشجویان ما هیچ چیزی کمتر از خارج کشور ندارند، اما عرض کردم که توصیه، تشویق به خارج رفتن دانشجویان شخصی است که خب فرد توصیهکننده شاید تا به حال فکر میکرده دارد دلسوزی میکند و حالا که مقام معظم رهبری فرمودند خیانت است، دیگر این کار نباید انجام شود و مطمئنا اساتید ولایتمدار و دلسوز نظام از حالا به بعد چنین تشویق و ترغیبی نخواهند کرد.
به نظر شما نقش وزارت علوم در این بین چیست؟
دانشجو: وزارت علوم نقش اساسی در فرهنگساز دارد.باید برای فارغالتحصیل داخلی ارزش بالا قائل شود و از یک طرف دانشگاههای را به بکارگیری فارغالتحصیلان داخلی در دانشگاه ترغیب کند و از فارغالتحصیلان داخلی عضو هیئت علمی بگیرید و از طرف دیگر هم اساتید را نسبت به کار بردی کردن رسالههای ارشد و دکتری تشویق کند و هم راهکار نشان دهد، از چه جهت این را عرض میکنم، از این جهت که اگر رساله دوره تحصیلات تکمیلی گرههای داخلی و مشکل کشور را حل کنند و دانشجوهای ما بدانند که برای کشور مفید هستند و تحقیقاتشان برای کشور مفید است، به آنها انگیزه میدهد که در کشور بمانند.
این را هم عرض کنم که رفتن افراد به خارج از کشور و برگشتن یک چیز است اما ترغیب و تشویق و سیاه نمایی و ناامید کردن دانشجوی نخبه به آینده کشور و آینده خود در کشور حتی بعضا سازماندهی کردن و سازوکار نشان دادن به نخبه و دانشجو برای این که از کشور برود، موضوع دیگری است.
* نهادهای ذیربط باید جلوی خیانت پنهان در دانشگاهها را بگیرند
یک موقع تشویق و ترغیب دانشجو برای اینکه از کشور برود سازمان یافته است، تعدادی از افراد مامور این هستند که نخبگان را شناسایی کنند و تشویق و ترغیب کنند آنها به خارج بروند با سیاه نمایی کردن با انواع حربههای متفاوت و بعد سازوکار به آنها نشان دهند. این یک خیانت محض است و جلوی این خیانت را در هر دانشگاهی باید گرفت. هم وزارت علوم، هم حراست وزارت علوم وهم نهادهای ذی ربط باید این افراد را شناسایی و با آنها برخورد کنند. نهادهای ذی ربط باید به این موضوع وارد شوند و جلوی خیانت پنهان را بگیرند.
اگر این موضوع فردی و شخصی باشد با فرمایش مقام معظم رهبری متوجه شدند و نباید این کار را انجام دهند. چون خیانت است و اگر موضوع سازماندهی شده باشد و احتمال این هم وجود دارد باید نهادهای ذی ربط وارد شوند، ورود پیدا کنند، این اساتید را شناسایی کنند و جلوی این خیانت را بگیرند. آنها در قبال این موضوع مسئولیت دارند.
افراد دلسوز با این هشدار مقام معظم رهبری حتما حواسشان جمع میشود و اگر خواب بودند از خواب بیدار میشوند. اما اگر عدهای خود را به خواب زده باشند با این صداها از خواب بیدار نمیشوند، چون اصلا خوب نیستند که بیدار شوند. در اینجا باید هم وزارت علوم وهم نهادهای ذی ربط بیدارشان کنند و جلوی این خیانت را بگیرند. این خیانتی هست که آینده این کشور را به مخاطره میاندازد.
بیتفاوتی مسئولان وزارت علوم در طول سالهای گذشته و حتی بعضا آب به آسیاب دشمن ریختن با آن کاری که در بورسیه کردند اصلا توجیه ندارد و این کار جبران ناپذیر است. کاری که با بورسیهها و خانوادههای محترم آنها کردند قابل قبول نیست و نبود. هویت و شخصیت آنها را سرافکنده کردند، افرادی که این کار را کردند چه مسیری را دنبال کردند؟ چرا این کار را کردند؟ چه هدفی را دنبال میکردند؟ از این کار چه مقصودی داشتند؟ مقام معظم رهبری در آن زمان فرمودند به بورسیهها ظلم شده است، یک جایی هم فرمودند این غلط ترین کار دولت است در آن زمان، سالها به آنها ظلم شد، به خانوادههای آنها ظلم شد. بعضی از آنها چارهای نداشتند جز اینکه به خارج از کشور بروند. بنده میشناسم بعضی از آنها آبرودار هستند، مجبور بودند قرض کنند تا خانواده خود را اداره کنند.
با آنهایی که « ما ادراک و ما ادراک بورسیه » فریاد میزدند، نباید برخورد شود؟ نباید مسبب ظلم به ۴ هزار خانواده پاسخگو باشند؟ میتوانند ظلم کنند و بعد هم بروند به خارج از کشور؟ هیئت نظارت بر وزارت علوم نباید با اعضای هیئت علمی که با این صدای ناهنجار همراهی میکردند، برخورد کنند؟ ناامید کردن و سرگردان کردن این فارغالتحصیلان و خانوادههای محترمشان باید فراموش شود؟ اگر فراموش شود ظلم نیست؟ نمایندههای مجلس نباید ورود پیدا کنند؟ اینها سرمایههای مملکت نبودند؟
* باید با افرادی که سرمایههای انسانی را به تاراج میدهند برخورد کرد
باید با افرادی که گاز و ذخایر مملکت را به تاراج میدهند، برخورد کرد، باید در موضوع کرسنت ورود و رسیدگی کرد و وقتی هم که سرمایههای انسانی که به مراتب با ارزش تر از سرمایههای مادی هستند را به تاراج میدهند، باید برخورد کرد. مراجع قضایی باید با این افراد برخورد کنند. فقط همین اندازه که وزارت علوم در حیطه اختیارات خودش عمل کرد همین؟ ما که از اول میدانستیم در حیطه اختیارات خودمان عمل کردیم. نباید به این صدمه زدن، سرخورده کردن و منفعل کردن سرمایههای کشور رسیدگی شود؟ به خانوادههای بورسیهها به خاطر امراض و اغراض سیاسی ظلم کردند. خب اگر اینها بفهمند هزینهای برای آنها ندارد چرا دوباره انجام ندهند باز هم انجام میدهند.
من فکر میکنم به اندازه ۵ ـ ۶ سالی که حرف نزدم، امروز حرف زدم من سالها سکوت کردم و حرف نزدم، نمیخواستم ورود کنم، نمیخواستم در صحنه سیاسی حضور داشته باشم. این سالها کار تحقیقات و تدریس و دانشگاهم را انجام میدهم. با این برخوردی که با بورسیهها شد متوجه شدم چه قدر دنیای سیاست میتواند دنیای کثیفی باشد، دنیای سیاست چقدر میتواند خبیث باشد، امراض سیاسی و اغراض سیاسی چقدر میتواند جایگاه انسان و انسانیت را تنزل بدهد.