«حدود ۱۱ دقیقه با تنگ نظری، که شاهدیم در دیگر پلتفرمها و نسبت به دیگر سریالها این تنگنظریها اعمال نمیشود. البته منظورم این نیست که با دیگران نیز برخورد شود بلکه منظورم اجحافی است که در حق ما و سووشون شده است.»
به گزارش پردیس امروز، محمدحسین قاسمی، تهیهکننده سریال «سووشون»، در گفتوگویی اختصاصی با سلام سینما از چالشهای رفع توقیف سریال «سووشون» و آنچه در نهایت به حل این مشکل منجر شد صحبت کرد.
سرانجام مشکل توقیف سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار پس از نزدیک به ۵۰ روز حل شد و قسمت دوم این سریال جمعه ۳ مرداد پخش شد. با این وجود عوامل مختلفی در رفع توقیف «سووشون» دخیل بودند؛ از پیگیریهای عوامل و ورود برخی از بزرگان گرفته تا وقوع جنگ دوازده روزه. به مناسبت رفع توقیف «سووشون» پای صحبت محمدحسین قاسمی، تهیهکننده این مجموعه، نشستیم و در مورد مجموعه این اتفاقات با او گفتوگو کردیم.
مشروح مصاحبه به شرح زیر است:
سریال سووشون در پخش دوباره چقدر دچار سانسور و ممیزی شده؟
حدود ۱۱ دقیقه با تنگ نظری، که شاهدیم در دیگر پلتفرمها و نسبت به دیگر سریالها این تنگنظریها اعمال نمیشود. البته منظورم این نیست که با دیگران نیز برخورد شود بلکه منظورم اجحافی است که در حق ما و سووشون شده است.
چه عاملی باعث شد تا نهادهای نظارتی، برخلاف دیگر نمونهها، چنین واکنش تندی به سووشون نشان دهند؟
هنوز هم این سوال برای خود ما مطرح است که چرا سریالی که روایتی چندلایه از هویت ملی و مقاومت است، باید مورد چنین غضبی قرار بگیرد. اگر خوشبین باشیم شاید بگوییم برخی از نهادهای نظارتی نتوانستند پیام عمیق این سریال را درک کنند و تنها به برداشتی ظاهرگرایانه اکتفا کردند. این نوع برداشت بسیار خطرناک است و همان چیزی است که حضرت امیر علیهالسلام در مقابله با نهران با آن درگیر بود. جماعتی که هرگز به محتوا و پیام اصلی توجه نمیکردند و فقط و فقط بر اساس ظاهر رفتار میکردند. چنین برخوردی روح هنر و هر مفهومی را نابود میکند. مثلا آیا میشود رساله توضیحالمسائل را به دلیل وجود بحثهایی کلا سانسور کرد و حذف کرد؟ بدیهی است که هدف هر اثری اولویت دارد بر برخی خرده عبارات و تصاویر ظاهری.
چطور توانستید مسئولان را برای پخش دوباره سریال قانع کنید و به بیان مشترک برسید؟
همان طور که گفتم مشکل ما نگاه ظاهرگرایانه بود. با تلاشهای دلسوزان قوه عاقله کشور و بزرگانی که به مسئله ورود کردند و با فهم درست اثر و فهم هدف و حرف اصلی «سووشون»، سریال را از دام خوانشهای ظاهرگرایانه نجات دادند و راه را برای نمایش مجدد آن باز کردند، این مشکل حل شد.
جنگ دوازده روزه و فضای اجتماعی بعد از آن چقدر بر روند رفع توقیف تاثیر گذاشت؟
نمیتوان جنگ و دفاع ملی را در حل شدن مسئله توقیف سریال نادیده گرفت. بالاخره ایران برای مواجهه با این رویداد باید همدلانه رفتار میکرد. در جنگ نیز به خصوص بازخوانی روایتهای تاریخی ایران عزیز ضروری است. «سووشون» با پرداخت به مفهوم «ایستادگی در بحران» نمادی است که جامعه را میتواند به سمت همدلی و ایستادگی رهنمون کند. در این مقطع نیز فهم صحیح نخبگان و قوه عاقله نظام راه و مسیر را برای پخش «سووشون» و رسیدن پیامش به گوش جامعه هموار کرد.
دیدن سریال «سووشون» در حال حاضر و پس از جنگ چه معنا و تعبیر متفاوتی میتواند داشته باشد؟
شاید اگر پیش از جنگ «سووشون» پخش میشد توجهها به سمت عاشقانه یوسف و زری جلب میشد و جامعه به نکات دیگری در سریال توجه میکرد، اما امروز «سووشون» تنها یک درام تاریخی نیست؛ آینهای از تداوم روحیه مقاومت است. قطعا جامعه به جملات و دیالوگهایی که روح ملی و میهنی دارد و ایستادگی را تشویق میکند توجه بیشتری نشان خواهد داد. «سووشون» بعد از جنگ معاصرت خودش را بار دیگر نشان داد، چراکه همچنان استعمار برقرار است و تلاش دارد که کشور عزیزمان را تحت سلطه خودش قرار دهد.
با توجه به جو مثبت و سراسر کنجکاوی که بعد از پخش قسمت اول پیرامون سریال و با وجود وقفه یکماهه به راه افتاد، تصور میکنید واکنشهای مردم و منتقدان نسبت به ادامه کار واکنشها چطور باشد؟
استقبال بینظیر از قسمت اول، نشاندهنده اشتیاق مخاطب برای دیدن روایتهای اصیل است. البته این وقفه نه تنها از هیجان نکاسته بلکه توقعات را از سریال بیشتر کرده است. باور دارم که لطف مردم همواره همراه ما بوده است و امیدوارم که ادامه کار نیز با استقبال پرشورتر و نقدهای عمیقتری همراه باشد؛ چرا که «سووشون» به نمادی برای پرسشگری و حقخواهی تبدیل شده است.
همانطور که در چند قسمت ابتدایی — با وفاداری به شیوهی رواییِ درخشان سیمین دانشور — فضای تاریخی و روانی قصه را لایه به لایه بنا کردیم، اکنون از مخاطبین عزیز دعوت میکنم: «با همان صبوریِ کتاب، پای این قصه بنشینید. بگذارید شخصیتها مانند قطرات باران، آرام آرام در جانتان نشست کنند؛ چرا که سووشون روایتی است که باید در اعماق ذهن بالنده شود، نه در هیاهوی زمانه.»
این همراهیِ آگاهانهی شما، همانگونه که بر پرده نقشی ماندگار میکند، در جان جامعه نیز ریشه خواهد دواند.
اعم از ناترازیهای اقتصادی، زیستمحیطی یا سیاست داخلی و خارجی و در خط مقدم همه آنها، ناترازیهای مدیریتی است که به دلیل حذف افراد واجدصلاحیت و آوردن افراد کوچک برای کارهای بزرگ سایر ناترازیها را هم تشدید کردهاند. ولی از جهتی هم باید به ایشان گفت که در بهترین شرایط، رئیسجمهور شدید. چون دیگر ظرفیت عوامفریبی و خوابیدن روی پول نفت و جهالت و شعارهای پوچ دادن تمام شده بود و حباب مدیریتی کشور با سوزن واقعیت ترکیده و هوای آن بهکلی تخلیه شده است.
بنابراین، آنچه در این یکسال رخ داد، غیرمنتظره نبود. اگرچه جزئیات اتفاقات رخداده بهراحتی قابلپیشبینی نبود؛ ولی کلیات آن کاملاً قابلانتظار بود و باید برای مقابله با آنها راهحلی میداشتید و امروز نمیتوان منتظر پیدا کردن راهحل بود. آن راهحل کدام است؟ وضعیت ایران بهگونهای است که هیچکدام از مسائل آن را نمیتوان با توجه به ابعاد و ظرفیتهای همان مسئله حل کرد.
در واقع، مسئله آب، برق، انرژی و بنزین و… مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاست داخلی و خارجی بهشدت در هم تنیده شدهاند و برای حل همه این موارد ابتدا باید در رویکرد کلان اداره امور، اصلاحاتی انجام داد. البته همینطور که گفتهاید شور و شوق در جامعه هست تا همراهی کند؛ بهشرطی که برداشتن گامی مثبت را از جانب سیاستگذاران ببیند.
در واقع، اگر یک گام به سوی حل مسائل برداشته شود، مردم دو و چند گام همراهی خواهند کرد. پرسش پیش روی دولت این است که چرا در این یک سال نتوانستید حتی گامی کوچک به سوی حل ناترازی انرژی و بهطور مشخص بنزین و اصلاح قیمت آن بردارید؟ آیا این مسئله هم فاقد راهحل بود؟ بهطور قطع، راهحل فنی و موردی ندارد.
ابتدا باید رویکردهای رسمی در دو حوزه تغییر کند. با رویکردهای کلان گذشته نمیتوان هیچ مسئله مهم کشور را حل کرد. تا آنجا که با رئیسجمهور آشنا هستیم و مواضع ایشان را در انتخابات پیگیری کردیم اصلاح هر دو مورد، مورد تایید آقای پزشکیان است. اگر ساختار سیاسی نیز صلاحیت ایشان را تایید کرد، باید آمادگی لازم را برای انجام این تغییرات میداشت؛ درغیراینصورت، آمدن پزشکیان و حامیانش به دولت هیچ گرهی را باز نمیکند؛ سهل است که حل مسئله را به تاخیر میاندازد.