به گزارش پردیس امروز، اهمیت توجه به سلامت و امنیت غذایی بر هیچ کس پوشیده نیست، معصومه محمودی در یادداشتی به بررسی اهمیت این موضوع و تحول در این حوزه پرداخته، متن کامل یادداشت:
در جهانی که مصرف گرایی، سرعت در زنجیره تأمین و رفاه مشتری به اولویت های اصلی صنایع غذایی تبدیل شده اند، بسته بندی دیگر تنها یک پوسته محافظ برای محصولات نیست. بسته بندی ها به رسانه ای برای ارتباط با مصرف کننده، ابزاری برای بازاریابی و گاهی حتی یک تهدید برای سلامت انسان و محیط زیست تبدیل شده اند. اما پرسش اساسی این است: تا چه اندازه باید در انتخاب نوع بسته بندی به ظاهر، هزینه یا جذابیت تبلیغاتی توجه کرد و تا چه حد باید سلامت عمومی و پایداری زیست محیطی را در نظر گرفت؟
ظرافت مرز بین ایمنی غذایی و تهدید پنهان
نقش بسته بندی در ایمنی غذایی غیرقابل انکار است. بسته بندی مناسب می تواند از فساد، آلودگی میکروبی و تماس مستقیم با عوامل شیمیایی یا فیزیکی محافظت کند. برای مثال، در فرآورده های گوشتی یا لبنیات، استفاده از بسته های چندلایه و نفوذناپذیر به اکسیژن، گازها و رطوبت به افزایش عمر مفید محصول کمک شایانی می کند. اما آن سوی ماجرا، خطرهایی نهفته است که غالباً از نگاه مصرف کننده پنهان می ماند.
بسیاری از مواد بسته بندی به ویژه پلاستیک ها، در شرایط خاص می توانند ترکیبات شیمیایی مضری مانند بیسفنول ، فتالات ها یا ترکیبات پرفلورینه شده را به داخل غذا منتقل کنند. این مواد، که برخی از آن ها مختل کننده های هورمونی هستند، می توانند بر سلامت انسان اثرات بلندمدتی بگذارند. تحقیقات متعدد، رابطه ای میان برخی از این مواد با اختلالات متابولیک، ناباروری و حتی افزایش خطر ابتلا به برخی سرطان ها نشان داده اند.
موضوع زمانی پیچیده تر می شود که برخی بسته بندی ها، اگرچه از نظر فنی «ایمن» تلقی می شوند، در واقع بر اثر تماس طولانی مدت با غذاهای چرب، اسیدی یا داغ، تغییر رفتار می دهند و میزان مهاجرت شیمیایی آن ها افزایش می یابد. برای نمونه، ظروف فومی پلی استایرن که هنوز در بسیاری از فست فودها برای بسته بندی غذاهای گرم استفاده می شوند، در دماهای بالا می توانند استایرن آزاد کنند که ماده ای بالقوه سرطان زا است.
در مقابل، بسته بندی های مبتنی بر مواد طبیعی مانند کاغذ، مقوا یا پلاستیک های زیستی اگرچه از نظر زیست محیطی جذاب ترند، اما در حفظ ماندگاری غذاها در شرایط خاص ضعیف تر عمل می کنند یا در برخی موارد نیازمند افزودن پوشش های شیمیایی هستند که خود محل بحث اند.
دوگانه صنعت و محیط زیست؛ بحران زباله های بسته بندی
صنعت غذا در سال های اخیر با روند فزاینده ای از بسته بندی های تک بار مصرف مواجه شده است. سبک زندگی پرشتاب شهری، تمایل به غذاهای آماده، و رشد فروش آنلاین مواد غذایی، حجم عظیمی از زباله های پلاستیکی و ترکیبی را به محیط زیست تحمیل کرده است. بر اساس گزارش سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد ، سهم صنعت غذا از کل ضایعات پلاستیکی جهانی حدود ۳۰ درصد برآورد می شود.
این زباله ها نه تنها تجزیه ناپذیرند بلکه بازیافت آن ها نیز به دلایل فنی و اقتصادی در بسیاری از کشورها ناکارآمد است. بسیاری از بسته بندی های مواد غذایی ترکیبی از پلاستیک، آلومینیوم، و کاغذ هستند که جداسازی آن ها برای بازیافت پرهزینه و دشوار است. در نتیجه، بخش بزرگی از این زباله ها راهی محل دفن زباله یا طبیعت می شوند و گاهی به صورت ریزپلاستیک وارد زنجیره غذایی بشر می گردند.
خطر اینجاست که حتی پلاستیک های به ظاهر زیست تخریب پذیر نیز در شرایط طبیعی (مانند خاک یا آب دریا) عملکرد مطلوبی ندارند. بسیاری از آن ها تنها در شرایط صنعتی خاص و دماهای بالا تجزیه می شوند. از طرفی، جایگزین هایی مانند کیسه های کاغذی یا بسته بندی های سلولزی گرچه از منابع تجدیدپذیر هستند، اما در صورت مصرف بی رویه می توانند منجر به جنگل زدایی یا افزایش مصرف آب و انرژی شوند.
در چنین شرایطی، نوآوری در بسته بندی باید فراتر از تغییر مواد اولیه باشد. طراحی بسته بندی های قابل استفاده مجدد ، توسعه سیستم های بازگشت و بازیافت مؤثر، و آموزش مصرف کنندگان برای انتخاب آگاهانه، راهکارهایی کلیدی در کنترل اثرات زیست محیطی بسته بندی ها محسوب می شوند.
مسیر پیش رو: سیاست گذاری هوشمند و آگاهی عمومی
شاید یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده در تحول بسته بندی های مواد غذایی، وجود چارچوب های سیاست گذاری دقیق و الزام آور باشد. تجربه اتحادیه اروپا در ممنوعیت استفاده از برخی ترکیبات شیمیایی خاص، یا توسعه سیستم های استاندارد برچسب گذاری بسته بندی های زیست پذیر، نمونه هایی از سیاست هایی هستند که می توانند در دیگر کشورها نیز مورد توجه قرار گیرند.
در ایران نیز اگرچه سازمان غذا و دارو نظارت هایی بر بسته بندی های مواد غذایی دارد، اما هنوز فاصله زیادی با استانداردهای روز دنیا مشاهده می شود. به عنوان مثال، الزام به درج نوع ماده بسته بندی روی برچسب محصولات، یا رتبه بندی آن ها از نظر زیست سازگاری، می تواند به آگاهی بخشی عمومی کمک کند و مصرف کننده را در انتخاب درست یاری دهد.
از سوی دیگر، دانشگاه ها، شرکت های دانش بنیان و استارتاپ ها می توانند نقش فعالی در تحقیق و توسعه بسته بندی های نوآورانه و پایدار ایفا کنند. هوش مصنوعی، فناوری نانو و بیوتکنولوژی ابزارهایی هستند که ظرفیت بالایی در طراحی نسل جدیدی از بسته بندی ها دارند؛ موادی که هوشمندند، قابلیت تشخیص فساد دارند، و در عین حال قابل بازیافت یا تجزیه پذیر هستند.
در نهایت، مسئولیت حفاظت از سلامت انسان و محیط زیست تنها بر دوش دولت یا صنعت نیست. رسانه ها، مدارس، خانواده ها و خود مصرف کنندگان نیز باید با شناخت عمیق تری نسبت به چرخه عمر بسته بندی ها، نسبت به انتخاب های خود حساس تر باشند. تنها در چنین شرایطی است که می توان میان سود اقتصادی، سلامت عمومی و پایداری محیط زیست تعادلی واقعی برقرار کرد.