به گزارش پردیس امروز، میلاد میرخسروی در ارتباط با اهمیت ورود و استفاده از هوش مصنوعی در صنعت خرده فروشی کشور نوشت: در سال های اخیر، هوش مصنوعی به یکی از بنیادی ترین محرک های تحول در صنعت خرده فروشی در جهان تبدیل شده است. این فناوری نه تنها فرایندهای عملیاتی را متحول کرده، بلکه تعریفی تازه از تجربه مشتری، زنجیره تأمین، قیمت گذاری و تصمیم سازی راهبردی ارائه داده است. در کشورهای پیشرفته، خرده فروشی به مدد الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و تحلیل داده، توانسته است از یک مدل سنتی عرضه و تقاضا به یک شبکه پویا و پیش بینی پذیر مبتنی بر رفتار مصرف کننده تبدیل شود. این تغییرات عمیق به ویژه در فروشگاه های آنلاین، پلتفرم های تجارت الکترونیک و حتی سوپرمارکت های فیزیکی مشهود است؛ جایی که هر خرید، هر کلیک و هر تعامل، بخشی از داده هایی می شود که الگوریتم ها از آن برای تصمیم گیری دقیق تر استفاده می کنند.
در ایران اما روند به گونه ای دیگر رقم خورده است. با وجود رشد سریع پلتفرم های فروش آنلاین و افزایش تمایل مصرف کنندگان به خرید اینترنتی، استفاده از ظرفیت های واقعی هوش مصنوعی هنوز در حد شعار باقی مانده است. آنچه عملاً در بسیاری از پلتفرم های ایرانی مشاهده می شود، استفاده ای محدود و ابتدایی از ابزارهایی همچون چت بات های پاسخ گو، موتورهای پیشنهاددهنده ی ساده یا سیستم های امتیازدهی است که در بهترین حالت، تنها نقش ابزاری کمکی را ایفا می کنند، نه ابزاری تحول آفرین.
مهم ترین مانع در این مسیر، نبود زیرساخت های لازم برای جمع آوری و تحلیل داده است. بسیاری از کسب وکارهای خرده فروشی فاقد ساختارهای داده محور بوده و فرهنگ تصمیم گیری مبتنی بر داده هنوز در آن ها نهادینه نشده است. علاوه بر آن، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه هایی چون علم داده، یادگیری ماشین و تحلیل رفتار مصرف کننده باعث شده است که حتی در صورت وجود داده نیز امکان بهره برداری مؤثر از آن فراهم نباشد. در اغلب شرکت ها، تیم های فناوری صرفاً شامل توسعه دهندگان نرم افزار یا مدیران بازاریابی دیجیتال هستند و فقدان نخبگان میان رشته ای که بتوانند هوش مصنوعی را به زبان کسب وکار ترجمه کنند، به وضوح احساس می شود.
هوش مصنوعی می تواند پاسخی باشد به چالش های سنتی صنعت خرده فروشی در ایران؛ از جمله مشکل پیش بینی دقیق تقاضا، انباشت موجودی، قیمت گذاری ناکارآمد و بازاریابی غیرهدفمند. با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین، فروشگاه ها می توانند الگوهای خرید مشتریان را تشخیص داده و متناسب با آن، موجودی انبار را تنظیم کنند. سیستم های تحلیل پیشرفته نیز می توانند به خرده فروشان در تدوین کمپین های بازاریابی دقیق و شخصی سازی شده کمک کنند و در نهایت، تجربه ای رضایت بخش تر برای مشتریان رقم بزنند. اما همه این ها در گرو یک تغییر نگرش عمیق در سطح مدیریت کسب وکارهاست؛ تغییری که به هوش مصنوعی نه به عنوان یک ابزار لوکس یا مد روز، بلکه به مثابه یک ضرورت راهبردی نگاه کند.
پیاده سازی مؤثر هوش مصنوعی البته بدون چالش نیست. در ایران، به دلیل نبود داده های پاک، ساختاریافته و قابل تحلیل، بسیاری از مدل ها یا عملکرد دقیقی ندارند یا دچار سوگیری شدید می شوند. از سوی دیگر، مقاومت فرهنگی نسبت به فناوری های جدید در سطوح مدیریتی باعث می شود بسیاری از تصمیم گیرندگان ترجیح دهند به همان روش های سنتی ادامه دهند. حتی در مواردی که تلاش هایی برای استفاده از AI صورت گرفته، به دلیل نبود شفافیت در نحوه کارکرد الگوریتم ها، اعتماد مصرف کنندگان دچار خدشه شده است.
برای عبور از این وضعیت، باید زنجیره ای از اقدامات هماهنگ در سطح ملی انجام شود. تربیت نیروهای متخصص در حوزه علم داده و تحلیل رفتار مشتری، سرمایه گذاری در زیرساخت های داده ای، ایجاد نهادهای مشترک تحقیق و توسعه میان دانشگاه ها و کسب وکارها، و حمایت از استارتاپ هایی که مدل های بومی مبتنی بر AI توسعه می دهند، بخشی از این اقدامات است. در کنار آن، تنظیم گری هوشمند نیز ضروری است؛ یعنی ایجاد چارچوب هایی که از یک سو از حریم خصوصی و حقوق کاربران محافظت کند و از سوی دیگر، مانعی در مسیر نوآوری نباشد.
در مجموع، اگر صنعت خرده فروشی ایران بخواهد در رقابت آینده باقی بماند، ناگزیر است به سوی هوشمندسازی گام بردارد. این مسیر، صرفاً مسیر توسعه فناوری نیست، بلکه مسیری است که به تغییر بنیادین در نحوه اندیشیدن، تصمیم گیری و تعامل با مشتری منجر خواهد شد. غفلت از این فرصت، به معنای واگذار کردن میدان رقابت به پلتفرم هایی است که بهتر و سریع تر از داده ها یاد می گیرند و سریع تر از انسان ها تصمیم می گیرند. آینده خرده فروشی متعلق به هوش خواهد بود؛ هوشی که باید اکنون برای آن آماده شد.