فرمانده محترم یگان ویژه! با این حرفها دل مردم را آشوب نمی کنید؟

همه جای دنیا پلیس ضدشورش دارند. نقش این پلیس صرفنظر از ماهیت رژیمها کمابیش یکسان است. کسی انتظار ندارد با معترضانی که دست به آشوب و تخریب می‌زنند مماشات شود. معترضان کار خودشان را می‌کنند و پلیس هم وظیفه خودش را انجام می دهد. اما ضمانت اینکه پلیس بتواند کارش را درست انجام دهد نگاه کاملا غیرسیاسی و غیرجناحی به پدیده ناامنی است.

فرمانده محترم یگان ویژه! با این حرفها دل مردم را آشوب نمی کنید؟ / رجزها و شعارهای سیاسی را بگذارید برای علاقمندانش

محمد مهاجری فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت :

سردارحسن کرمی، سلام.عیدتان مبارک

در رزمایش اقتدار امنیت اجتماعی سه نکته مهم گفته اید.

نخست:از دو برابرشدن ظرفیت یگان ‌ویژه سخن رانده‌اید. قاعدتا در ادبیات انتظامی-امنیتی به این افزایش توان، می‌گویند قدرت و ابهت پلیس. و برای کسانی که می‌خواهند احیانا مخل امنیت جامعه باشند هشدار صریحی است که ماست‌ها را کیسه کنند.

دوم: گفته اید ۴۰۰ نقطه را در تهران پوشش می‌دهید تا ناآرامی صورت نگیرد. این جمله تان هم قطعا با هدف نشان دادن اقتدار پلیس بیان شده است.

اما در هر دو عبارت شما نکته ظریفی وجود دارد که از آن غفلت کرده‌اید.
به باور من که شغلم ارتباط با افکار عمومی است ، سخنان شما ورای قدرت نمایی، عملا القا می‌کند که شهر در امن و امان نیست و به ۲ برابر شدن نیروی یگان ویژه نیاز دارد و از طرفی ممکن است در ۴۰۰ نقطه پایتخت شاهد ناآرامی باشیم. این عدد ۴۰۰ خودش وحشت آفرینی می کند.

شهر تهران را در ذهن تان تصور کنید که چندصدنقطه اش در تصرف یگان ویژه است. فکر می‌کنید احساسی که از این ناحیه منتقل می‌شود چه شباهتی دارد به اینکه بگویند در ۴۰۰ نقطه تهران پلیس راهنمایی و رانندگی حضور دارد؟

این سوال را از مردم کوچه و خیابان و اگر برایتان سخت است از اعضای خانواده و اطرافیان غیر پلیس تان بپرسید و احساس شان را از میان کلماتی که در جواب شما بیان می کنند، استنباط کنید.
به گمانم برای القای اقتدار پلیس از ادبیاتی بهره گرفته‌اید که به ضد خودش تبدیل شده و چه بسا چهره پلیس را مشوه کند.

سردار عزیز! نکته سوم اظهاراتتان که مهمتر از دو نکته قبل است، آنجاست که به ناآرامی های پاییز اشاره کرده و از نقش دشمن و شکست او گفته اید.

همه جای دنیا پلیس ضدشورش دارند. نقش این پلیس صرفنظر از ماهیت رژیمها کمابیش یکسان است. کسی انتظار ندارد با معترضانی که دست به آشوب و تخریب می‌زنند مماشات شود. معترضان کار خودشان را می‌کنند و پلیس هم وظیفه خودش را انجام می دهد. اماضمانت اینکه پلیس بتواند کارش را درست انجام دهد نگاه کاملا غیرسیاسی و غیرجناحی به پدیده ناامنی است.

معترضان و تظاهرکنندگان و حتی تخریب کنندگان اهداف سیاسی یا صنفی خودشان را دارند. مثلا در سالهای گذشته معلمان و بازنشستگان در اعتراض به حقوقشان تجمع می‌کردند. گاهی هم شعارهای تندی می‌دادند. چه بسا ممکن بود در محلی راه بندان درست کنند یا به ساختمانی حمله شود. برای پلیس، برخورد با آنها نباید با برخورد با معترضان گشت ارشاد تفاوتی داشته باشد.

قضاوت وجدان عمومی جامعه باید این باشد که پلیس ، کار سیاسی نمی کند. کسی که در یک تظاهرات غیرقانونی حضور دارد چه طرفدار نظام یا مخالف آن باشد از نگاه پلیس فقط یک شهروند قانون‌شکن است. برای پلیس بین آن که به فلان سفارت حمله می کند ( و دست بر قضا چندسال بعد در یک دولتی معاون وزیر هم می‌شود) با فردی که شعار “زن،زندگی،آزادی ” می‌دهد، نباید تفاوتی داشته باشد.

اگر پلیس با پیشداوری سیاسی وارد شود و متخلفان را به خودی و غیرخودی و دشمن و دوست تقسیم کند، حتما در برخوردش و حتی نحوه بالا و پایین آوردن باتومش تاثیر خواهد گذاشت.

تشخیص اینکه فلان شرکت کننده در تظاهرات، دشمن دانا یا دوست نادان است، غافل یا فریب خورده، یا دارای هر صفت دیگری است؛ با قاضی است. نه فقط شهروندان که حتی همان افراد شرکت کننده در تجمعات هم، باید پلیس را کاملا بیطرف و غیر سیاسی بدانند.

به این ترتیب وقتی شما در سخنرانی‌تان وارد فاز سیاسی شده اید، خود را از تکیه گاه امن و مطمئن برای شهروندان و جایگاه بیطرفی خارج می کنید و در یکی از صفوف سیاسی جای می گیرید که برای پلیس سم است. رجزها و شعارهای سیاسی را بگذارید برای علاقمندانش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بر چسب ها

اخبار مرتبط

چند رسانه ای

آخرین اخبار