ممکن است شما قیمت بنزین را به ۱۲ هزار تومان برسانید و فضا ملتهب نشود، اما این سیاست اقتصاد مردم را نابود میکند. کارشناسان دلسوز کشور باید فریاد بزنند تا همه بدانند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
جماران: نشست اقتصادی با موضوع اقتصاد سیاسی دستکاری قیمتهای کلیدی برگزار شد.
همت قلی زاده کارشناس اقتصاد انرژی در این نشست با بیان اینکه جنس تورمها تا سال ۱۳۸۶ با جنس تورمها از سال ۱۳۸۶ به بعد متفاوت است، گفت: در آن سال تصور بر این بود که راه نجات کشور پیدا شده است. به هر دلیلی این موضوع شفاف نشد و نتیجه اش همین شد که الان با آن مواجه هستیم. این اصطلاحی که راه نجات نامیده شد، «یارانه پنهان انرژی» نام دارد که از سال ۱۳۶۹ تبلیغات گستردهای برای آن شکل گرفت. آنچه که یارانه پنهان انرژی نام گرفته همان جهانی سازی نرخ انرژی است که از اساس با واژه اصیل یارانه که یک واژه علمی است تفاوت دارد. اساسا هم اصطلاح یارانه پنهان انرژی در هیچکدام از اسناد علمی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه مسئله منحصر به بنزین نیست، افزود: بعد از اینکه این اصطلاح یارانه پنهان انرژی خلق میشود و بلافاصله موسسه مطالعات بازرگانی مقالهای در پاسخ به این اصطلاح منتشر کرده و میگوید اگر قرار است انرژی به نرخ جهانی فروخته شود، دستمزد مردم هم به نرخ جهانی پرداخت شود لذا تا سال ۱۳۷۷ این موضوع خاک میخورد تا اینکه این اصطلاح وارد اسناد رسمی و در ترازنامه وزارت نیرو قید میشود و در نهایت در سال ۱۳۷۸ اندازه این یارانه را نیز برآورد میکنند.
کاری که اینها میکنند این است که نرخ فوب خلیج فارس را برای گونههای انرژی، در نرخ ریالی ارز ضرب میکنند و میگویند مابه تفاوت این نرخ با نرخ فروش به مردم، یارانه است. با نوسانات نرخ ارز هم این یارانه ادعایی بالاتر میرود تا جایی که امروزه مدعی هستند که مردم ۴ برابر بودجه عمومی کشور را یارانه دریافت میکنند و شاکر نیستند! یعنی ماجرا اینگونه غم انگیز شده است.
قلی زاده خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۸۰ طی یک قانون مجوز جهانی سازی نرخها صادر شد. این قانون میگوید شرکت پالایش میتواند به جز ۵ فرآورده اصلی، قیمتها را به نرخ جهانی محاسبه کند. در همین راستا در سال ۱۳۸۱ به شرکتها اجازه دادند، قیمتها بر اساس دلار آمریکا در دفاترشان ثبت شود تا اینکه به سال ۱۳۸۶ میرسیم که با یک تبلیغات وسیع سهمیه بندی بنزین رخ داد درحالیکه موضوع اصلی این نبود.
اصل قصه این بود که برای اولین بار در آن سال حدود ۲ میلیون بشکه خوراک پالایشگاه ها، به قیمت جهانی در بودجه شرکتها لحاظ شد یعنی ۴۰ هزار میلیارد تومان وارد بودجه عمومی کشور شد. هر اقتصاددانی میداند که افزودن این رقم، تورم ایجاد خواهد کرد. یکی از عوارض کوچک این ماجرا قیمت بنزین است که فاجعه آبان ۱۳۹۸ نتیجه بی توجهی به همین موضوعات بود، چون به نام علم اقتصاد مانند بقالی مینشینند میگویند این یا آن را گران کنیم تا کسری بودجه جبران شود.
این کارشناس اقتصاد انرژی با اشاره به برخی تصورات رایج غلط در خصوص یارانه انرژی، گفت: قرار بود پس از شکسته شدن سد تعیین قیمت جهانی برای انرژی، ایران بهشت شود، اما الان میبینیم کارمندان متهم میشوند که حقوق زیاد میگیرند و باعث کسری بودجه میشوند درحالیکه طبق اسناد کارمندان هم فقیر شده اند. میگویند مردم انرژی خوار هستند، زیاد خودرو دارند درصورتیکه ما با رتبه ۱۸ جمعیت جهان، رتبه ۸۲ برخورداری از خودرو را داریم.
وی با بیان اینکه اگر پالایشگاهها واگذار نمیشدند، دولت با همین مدلهای مالی هم دچار کسری نمیشد، افزود: میگویند برای جلوگیری از قاچاق سوخت باید نرخ آن را افزایش داد. چرا شما نمیشنوید گوگرد یا لوبکات قاچاق میشود؟ مگر پالایشگاه فقط بنزین تولید میکند؟ چرا گاز یا وکیوم باتوم قاچاق نمیشود در حالیکه در دو طرف مرز اختلاف قیمت وجود دارد؟ چرا در رابطه با گاز که اساسا قاچاق شدنی نیست یارانه پنهان محاسبه میکنند؟
در همین ماجرای گاز که رییس جمهور بعد از ۲۴ ساعت از افزایش قیمت آن عقب نشینی کرد، ماخذ قیمت، بازار هنری هاب آمریکا است یعنی دولت جمهوری اسلامی خط سیر افزایش قیمت گاز طبیعی را بر اساس بازار هنری هاب آمریکا تعیین میکند. چرا باید چنین باشد؟ تقاضای شما شبیه هنری هاب است؟ سلایق و درآمد مردم شما شبیه آنجا است؟ نمیشود همه عوامل را با دلار حساب کنید، اما دستمزد را با ریال حساب کنید.
ستاد مبارزه با قاچاق کالا میگوید سوخت اولین رتبه قاچاق ندارد. آش را انقدر شور کردند که سایت شرکت پخش و پالایش نوشت این چیزهایی که در کلاب هاوس و توییتر گفته میشود صحت ندارد. در جمهوری آذربایجان قیمت بنزین چند برابر ایران است، چرا از مرز ایران با این کشور قاچاق نمیشود؟ خیلی بد است عدهای میگویند روزانه ۶۰ میلیون لیتر بنزین از یک نقطه قاچاق میشود.
ما بحث علمی میکنیم، اما عدهای با ما شوخی میکنند. این راهی که به عنوان راه نجات معرفی کرده ند، به راه بدبخت کردن مردم ایران تبدیل شده است. این را شاخصها میگویند. همین قیمت گوشت را ببینید، معلوم نیست بازار صاحب دارد یا نه، چون قیمت آن لحظهای بالا میرود.
قلی زاده همچنین با اشاره به یک مقایسه رایج بین قیمت آب معدنی و بنزین گفت: بخش اعظم قیمت آب معدنی، هزینه ظرف پلاستیکی آن است که توسط پتروشیمیها به نرخ دلاری فروخته میشود. کشور ما طوری به دلار وابسته شده که پتروشیمیها و صنایع اعداد خود را به دلار حساب میکند درحالیکه من ندیدم در دنیا کشور دیگری اینگونه رفتار کند. گفته میشود که ترکیه ایها کمتر از مردم ما بنزین مصرف میکنند درحالیکه ما بررسی کردیم متوجه شدیم اغلب خودروهای آنها گازوئیل سوز هستند و وقتی میزان مصرفشان را به بنزین تطبیق دادیم، متوجه شدیم که مصرف آنها از ایران بیشتر است کما اینکه در کشوری همچون ترکیه که سالانه ۴۰ میلیارد دلار از ناحیه توریسم درآمد دارد، نمیتوان ادعا کنیم که مصرف سوخت پایینی دارند. یک دروغ دیگری که از برخی اهالی رسانه ها، تلویزیون خودمان و حتی از آمریکا مطرح شد این بود که مصرف گاز ما از چین بیشتر است، ولی نمیگویند ۵۶ درصد انرژی چین از زغال سنگ تامین میشود.
وی افزود: اصلا نباید اینگونه فکر کنیم که میتوان قیمت بنزین یا انرژی را به گونهای افزایش داد که مردم مانند آبان ۹۸ به خیابان نیایند، چون این نوع سیاست گذاری به همه از جمله دولت آسیب میزند. ممکن است شما قیمت بنزین را به ۱۲ هزار تومان برسانید و فضا ملتهب نشود، اما این سیاست اقتصاد مردم را نابود میکند. کارشناسان دلسوز کشور باید فریاد بزنند تا همه بدانند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. در آبان ۹۸ کسی نگفت چرا ادعای بالاترین مقام نفتی کشور مبنی اینکه در صورت افزایش قیمت بنزین، ۲۰ درصد کاهش مصرف خواهیم داشت، فراموش شد؟ در پایان همان سال، مصرف بنزین ۱ درصد افزایش یافت.
قلی زاده همچنین با اشاره به عملکرد پالایشگاهها گفت: از سال ۱۳۸۶ تاکنون تمام محصولات پالایشگاهها به قیمت جهانی فروخته میشود با این تفاوت که پنج فرآورده اصلی خود را به دولت و مابقی را به بازار میفروشند. دولت به جای ما به تفاوت این قیمتها به پالایشگاه نفت میدهد. چرا روغن خودرو را به دلار میفروشند؟ هر دو هفته یک بار قیمت روغن افزایش پیدا میکند و دنبال این میگردند که چرا اقتصاد ثبات ندارد.
در پاسخ گفته میشود ما تهاتر میکنیم، یعنی درست است که فرآوردهها را به نرخ جهانی میفروشیم، اما نفت خام را هم به قیمت جهانی میخریم و در نهایت صورت و مخرج با هم پاک میشوند. سوال ما این است اگر صورت و مخرج مساوی است و باهم پاک میشود، چرا به ریال حساب نمیکنید؟ علت اینکه در سرزمین من ریال ثبت نمیشود این است که فرآوردههای ویژه که جزو آن ۵ فرآورده اصلی نیستند را هم به دلار میفروشند. روزانه ۲.۲ میلیون بشکه نفت خامی به پالایشگاهها داده میشود که حدود ۱۷ تا ۱۸ درصد آن در قالب فرآوردههای ویژه به نرخ دلاری فروخته میشود. ارزش ریالی این محصولات در یک مقطع زمانی ۱۱ برابر شد و همان موقع تمام قیمتها هم ۱۱ برابر شد.
کارشناس سازمان برنامه و بودجه، در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه بخش زیادی از مشکلات اجتماعی ایران ناشی از همین سیاست گذاریها است، گفت: در این شرایط یک عده میگویند انرژی در ایران مفت است. ما در یک دانشگاه مجبور شدیم با نقاشی کشیدن بگوییم این آدم آلمانی با یک ماه کار، فلان مقدار بنزین میتواند خریداری کند در صورتیکه این آدم ایرانی با یک ماه کار کردن مقدار کمتری خریداری میکند لذا بنزین در کشور ما ارزان نیست.
انرژی ما برای خارجیها مفت است، اما برای مردم خودمان اینطور نیست. یکی از اقتصادخواندهها میگفت بنزین را ۱۰ هزار تومان کنیم تا هم نقدینگی جمع شود و تورم هم کاهش پیدا کند. بعد از آن آبان ۹۸ کسی یقه اینهارا نگرفت و الان همان آدمها میگویند بنزین باید ۳۰ هزار تومان شود. بنزین کالای اساسی یک اقتصاد است و با چیپس و پفک تفاوت دارد. ما یادمان نرفته بعد هدفمندی یارانه صداوسیما در سیستان و بلوچستان سراغ خانم خانه داری رفت و گفت با این ۴۵ هزار تومان کارخانه احداث میکنم. کجا هستند آن کارخانه ها؟ کی میخواهید به اصل موضوع بپردازید؟
وی همچنین بیان کرد: از سال ۱۳۸۶ که قیمتها جهانی شد تا سال ۱۳۸۹ اتلاف انرژی سالانه ۵ درصد رشد کرده درحالیکه مصرف مردم ۱.۳ درصد رشد کرده است. تقریبا اندازه خوراک روزانه پالایشگاهها اتلاف انرژی داریم درحالیکه نمودار شدت انرژی نشان میدهد، خانوارهای ایران درست مصرف میکنند، اما در کمال تعجب میبینیم در تلویزیون گفته میشود مردم در زمستان لباس نمیگرم نمیپوشند، پنجره را باز میکنند و کولر هم روشن میکنند! در سال ۱۳۸۶ حدود ۳۰ درصد تولیدات پالایشگاههای ما مازوت بود و همچنان هم همین است.
قیمت مازوت که پسماند نفت است و قیمتش از ماده اولیه ارزانتر است، اکنون با نرخ جهانی با ما حساب میشود یعنی حتی برای لجن نفت هم یارانه پنهان حساب میکنند. برای همین است که مدام تاکید میکنیم مساله فقط بنزین نیست. ما را به اسم بالا بودن شدت انرژی به گیوتین گرانیها سپردند در حالیکه بیشترین جهش قیمت انرژی در تاریخ بشر در آذر ۱۳۸۹ رخ داد، اما شیب شدت مصرف انرژی بیشتر شد، چون شما در مخرج نسبت شدت انرژی، تولید را از بین بردید و با کوچک شدن تولید، میزان شدت انرژی را افزایش دادید. یکی از آثار یارانه پنهان، افتادن دولت در باتلاق تورم و قیمتها است. دولت به مرحلهای رسیده است در پرداخت حقوق بازنشستگان دچار چالش شده و اگر این رویه را ادامه دهد تا چند سال آینده در پرداخت حقوق کارمندان هم دچار مشکل میشود.
قلی زاده در ادامه بیان کرد: این غولی که در حال بلعیدن ما است، هزاران میلیارد رانت را به نام سود نصیب پالایشگاه میکند. در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۱، پالایشگاهها بدون افزایش یک لیتر تولید، به اندازه کل سال ۱۴۰۰ یعنی حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان سود خالص داشته اند لذا اگر این پالایشگاهها واگذار نمیشدند، دولت کسری بودجه هم نمیداشت. در آبان ۱۳۹۷ محاسبات نرخ ارز بخش نفت از ۴۲۰۰ تومان به نرخ نیما تغییر کنند. در همان ماه نرخ تورم خوراکیها ۸۵ درصد شد. جالب است بدانیم طی ۱۰ سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ انرژی در کل دنیا ارزان شده است. برای مثال هر تن بلندینگ نفت ۷۲۰ دلار قیمت داشته، اما در سال ۱۳۹۹ حدود ۴۶۰ دلار قیمت داشته در صورتیکه قیمت ریالی آن از ۷۱۰ هزار تومان به بیش از ۶.۵ میلیون تومان رسید.
وی در پایان سخنان خود گفت: من مطمئنم این نوع سیاست گذاری در سالهای آتی همانند بیماری هلندی، به عنوان بیماری ایرانی نفت وارد کتب درسی اقتصاد خواهد شد، چون ما انرژی را به نرخ جهانی به کشور خود صادر کرده ایم آن هم در حالیکه به خارجیها ارزانتر فروخته ایم. در سال ۱۳۹۹ هر بشکه نفت به خارجیها حدود ۳۰۰ هزار تومان و به ایرانیها حدود ۶۰۰ هزار فروخته شده است.
به نام عدالت هم اینکارها را میکنند. میگویند برخی افراد پورشه سوار در تهران بنزین ارزان یا گاز ارزان مصرف میکنند و باید این رانت را از آنها بگیریم و به آن پیرزن روستانشین بدهیم. شما اگر دغدغه اسراف دارید، چرا بنزین یا گازشان را قطع نمیکنید؟ کسی که بنزین نمیخورد. سالانه هفت درصد نرخ رشد تولید خودرو و رشد جمعیت داریم، میانگین سفرهای ایرانیها از میانگین جهانی کمتر و سرانه مصرف بنزین هر ایرانی (منهای افغانستان) از کل کشورهای منطقه کمتر است، چطور ما با حقوق ۶ تا ۷ میلیونی متهم میشویم که مصرف بالایی داریم؟ قیمت مگر از قاچاق کشف میشود که به خاطر یک درصد قاچاق میخواهند قیمت را بالا ببرند؟
کدام کشوری که نفتش ملی است، انرژی را به کشور خود صادر میکند؟ قیمت بنزین هنگ کنک، ۴ برابر چین است، چرا آنجا قاچاق رخ نمیدهد؟ روند مصرف سالیانه گاز خانوار از سال ۱۳۸۶ سقوط کرده است. چرا مدام به مردم میگویند جوراب بپوشید؟ چرا ۱۳ درصد اتلاف گاز به رسمیت شناخته نمیشود؟ اینهمه بودجهای که به شرکتهای دانش بنیان اختصاص پیدا میکند، چه زمانی میخواهد به کار ما بیاید؟ ما یکی از کشورهایی هستیم که کمترین برق جهان را مصرف میکنیم. تمام این آمارها خروجی یارانه پنهان است و برای همین است ما سعی میکنیم موضوع را باز کنیم.
بعد از جنگ روسیه و اوکراین در همین آمریکا قانون کاهش تورم و قانون جلوگیری از افزایش استثمارگرانه نرخ بنزین تصویب شد. رییس جمهورشان گفت الان وقت توزیع سود نیست و قیمتها به قبل از وقوع جنگ برگشت. در ژاپن بودجه ۲۰۲۲ اصلاح شد، در آلمان گاز ملی اعلام شد، اما مایی که روی بستی از نفت و اقیانوسی از انرژی هستیم به چنین روزی افتاده ایم، چون قیمتهای خود را به بازار جهانی قلاب کرده ایم.