سرآمد: انقلاب ۵۷ با آرمان های برآمده از اسلام ناب محمدی(ص)، تبدیل شده به انقلاب اسلامی.انقلاب اسلامی قرار بود که بر مشی اسلام عزیز و روش حکومت داری پیامبر اعظم(ص) و مولا علی(ع)، حرکت کرده ومسائل بنیادین از اقتصاد و سیاست تا شادی و نشاط مردم ایران را از ریشه حل کند و جامعه را به سمت «مقام انسانیت» پیش ببرد؛ بنابراین، همواره باید مسیر موفقیت انقلاب اسلامی را هر ساله با همان شاخص ها و همان معیارهای بنیادین بررسی کرد؛ نه بر اساس شعارها و وعده های سیاسی. در این یادداشت به چند شاخص از شاخص های اصلی انقلاب شکوهمند اسلامی اشاره می کنیم و شاید هم گلایه ای در این رابطه داشته باشیم:
شاخص اول: ریشه کنی فقر
قرار بود حلبی آبادها برچیده شود. قرار بود که فقر از ریشه کنده شود تا مسائل جانبی مانند اعتیاد خانمان سوز، از میان برود. قرار بود که فقرا فقیر تر نشوند. قرار بود که شهرها و روستاهایی که با فلاکت زندگی می کردند، از زیر تازیانه وحشی خط فقر نجات پیدا کنند. آیا شد؟ تا چه حد؟
شاخص دوم: پاک دستی
نقدی که دوران سلطنت وارد بود، ناپاکی اخلاقی از یک سو و ناپاکی دست های آلوده به ارتشاء، رانت و دزدی از سوی دیگر روح مردم ما را آزار داد. انقلاب آمد و علیه این ناپاکی ها شمشیر قیام از نیام بر کشید و ریشه سلطنت را زد. سراپای ملت ایران گوش بود برای سخنان حضرت امام(ره) که فرمود: «دیگر لوطی خور نمی شود». در بسیاری از نهادها پاکدستی و پاک اخلاقی – به ویژه در دوران دفاع مقدس- رواج پیدا کرد؛ اما شوربختانه، با ظهور طبری ها، تبر به این آرمان خورد و خاوری ها، این آرمان را سوزاندند. و سخت است جبران مافات و زدودن روح آزرده مردم از این واقعیات تلخ.
شاخص سوم: نه شرقی نه غربی
مردم الان می دانند که بیش از ۵۰۰۰ نفر از فرزندان مسئولان عالی این کشور در خارج کشور هستند. می دانند که بسیاری از مسئولان ما تابعیت غیر ایرانی هم دارند. و می دانند که گرایش سنگینی به سمت روسیه و چین پیدا کرده ایم. یعنی آرمان نه شرقی نه غربی را مکدر می بینند. اما نباید در استقلال ایران امروز شک کرد؛ ولی گرایش به چین و روسیه را هم نمی شود انکار کرد. بستن طول و عرض کشور به روسیه و چین، ناخوشایند است کما این که چین با دورزدن ایران و گرایش به عربستان، یک باره شوک وارد کرد.
شاخص چهارم: شاخص فرهنگی
فرهنگ وابسته ما به غرب، قرار بود به سمت و سوی اسلام عزیز گرایش پیدا کند. طبق سخنرانی مقام معظم رهبری در زمانی که قانون اساسی در شرف تدوین و تایید بود، فرمودند «طبق این قانون، مردم ایران تا ۲۰سال آینده به زبان عربی تسلط خواهند داشت». بدیهی است این فرمایش بر اساس عشق و علاقه ایرانیان به قرآن کریم بیان شد. بحث این بود که همه ایرانیان به خواندن قرآن- حداقل روخوانی ساده- مسلط شوند و این نیاز به یادگیری زبان عربی داشت. زبان به عنوان یکی از نمادهای فرهنگی و به عنوان زبان دین ما بسیار اهمیت دارد؛ اما اکنون بعد از چهار دهه، چند نفر عربی می دانند؟ چند نفر روخوانی قرآن را مسلط هستند؟ همین معیار کافی است بدانیم که در بخش بزرگی از آرمان های انقلاب اسلامی در بخش فرهنگی عقب مانده ایم.
مرور دیگر شاخص ها و معیارهایی که از ذات انقلاب شکوهمند اسلامی بود و بررسی آن با واقعیت امروز، فراز و فرود موفقیت ما در انقلاب را نشان می دهد. نتیجه سخن همان کلام حضرت امام (ره) است: ما هنوز در نیمه راه هستیم.