به گفته تحلیلگران، اسرائیل حملات نظامی خود را در سوریه افزایش داده است، اما آنان میگویند که ایران ممکن است برای پاسخ دادن به این حملات وقت صرف کند و استراتژی حساب شدهتری را انتخاب کند که با اهداف منطقهای کلانتر آن کشور همخوانی دارد.
به گزارش فرارو به نقل از الجزیره، به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، اسرائیل تاکنون ۹ حمله از این دست حملات را در سال جاری انجام داده است. به گفته دولت سوریه تازهترین حمله هوایی اسرائیل روز یکشنبه در استان حمص انجام شد و در جریان آن دست کم پنج سرباز مجروح شدند.
مدت کوتاهی پس از آن حمله، اسرائیل اعلام کرد پهپادی که از سوریه به داخل خاک اسرائیل پرواز کرده بود را سرنگون کرده است. دولت سوریه این ادعا را رد کرده که تهران که از اسد حمایت نظامی به عمل آورده و حضور نظامی گستردهای در سوریه دارد.
حمله دیگری در روز جمعه باعث جان باختن دو تن از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
وزارت خارجه ایران اعلام کرد “اقدامات تروریستی” بی پاسخ نمیماند و در هر زمان و مکانی احتمال پاسخ به آن وجود دارد. با این وجود، ایران و سوریه همزمان در حال برداشتن گامهایی برای بهبود روابط با همسایگان عرب خود هستند و به گفته کارشناسان از آنجایی که ایران اعلام کرده که همچنان به گفتگو با غرب علاقمند است ممکن است پاسخ آن به اسرائیل در طول زمان محقق شود.
عادی سازی ایران و عربستان سعودی
به گفته عبدالرسول دیوسالار، محقق غیر مقیم در اندیشکده انستیتو خاورمیانه در واشنگتن علیرغم آن که حملات اخیر صورت گرفته بخشی از الگوی تشدید تنش میان ایران و اسرائیل است، اما تشدید فوری و گسترده تنش بعید به نظر میرسد.
او با اشاره به نزدیکی دیپلماتیک بین ایران و عربستان افزود: “فکر میکنم ایران با علم به این که عادیسازی رابطه با عربستان سعودی به اسرائیل ضربه سیاسی وارد ساخته تلاش خواهد کرد در این عرصه سرمایه گذاری کند”.
او میافزاید: “ایران علاقمند است احساسات ضد اسرائیلی را در جهان عرب و سایر نقاط منطقه تقویت کند و در آینده به اسرائیل پاسخ دهد”.
“تریتا پارسی” معاون اجرایی موسسه کوئینسی مستقر در واشنگتن معتقد است که مذاکرات برای احیای برجام میان ایران و قدرتهای جهانی در این مورد نقش آفرین است. زیرا ایران خواستار رویارویی با غرب نیست. او به “الجزیره” میگوید: “ایران میداند که حملات اسرائیل تلهای برای قرار دادن ایران در یک رویارویی نظامی بزرگ است تا در آن صورت هرگونه احتمال توافق هستهای و تنش زدایی تهران با غرب از بین برود”.
پارسی میافزاید: “با توجه به عادی سازی روابط با عربستان سعودی و فشاری که چین برای کاهش تنشها با ریاض اعمال میکند تماشای این موضوع که اسرائیل چه خواهد کرد قابل اهمیت خواهد بود”.
دیوسالار میگوید: “تهران متوجه است که حملات اسرائیل ممکن است به شکست اسرائیل در تبدیل ایران به مرکز تهدید منطقهای مرتبط باشد، زیرا تلاشهای دیپلماتیک بین تهران و همسایگان عرباش بهبود یافته است. بنابراین ایران به دنبال حفظ اقدامات خود در یک “منطقه خاکستری” متشکل از پاسخهای نامتقارن و غیرمستقیم است.”
او با بیان این که یکی از گزینههای اصلی ایران آن است که داراییهای دفاع هوایی خود را در سوریه به منظور بهبود بازدارندگی، افزایش دهد، اشاره میکند که این امر میتواند علاوه بر سیستمهای هشدار اولیه فعلی باشد که تصور میشود قابلیت ضربه زدن به جنگندههای اسرائیلی در آینده را نیز خواهند داشت. نیروهای طرفدار ایران در سوریه و گروههای لبنانی طرفدار ایران نیز ممکن است در این شرایط درگیر شوند.
با این وجود، او معتقد است که بعید به نظر میرسد ایالات متحده حامی اصلی اسرائیل بخواهد خود را در این عرصه بیشتر درگیر کند مگر آن که پایگاهها یا پرسنل امریکایی در داخل خاک سوریه هدف حمله قرار گرفته یا متحمل تلفات شوند.
“من انتظار ندارم که تنش بیش از حد افزایش یابد، زیرا فکر میکنم ایران قدری مطمئن است که پیروزیای سیاسی را کسب کرده است. زیرا از دید آنان اقدامات اخیر اسرائیل ناشی از ضعف اسرائیل در عرصه منطقهای و شکست آن کشور در حل بحرانهای داخلی خود است”.
پارسی میگوید افزایش تنشها با ایران ممکن است در خدمت منافع کوتاه مدت دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشد، زیرا آن دولت با اعتراضات علیه اصلاحات قضایی مدنظر خود مقابله میکند و تهران به دنبال تعامل مجدد با آمریکا در پرونده هستهای است.
او میافزاید: “واشنگتن هیچ علاقه یا تمایلی به رویارویی با ایران ندارد با این وجود، فقدان تمایل امریکا برای عقب راندن کافی نیروهایش از منطقه همزمان با تشدید تنشهای اسرائیل و حملات شبه نظامیان وابسته به ایران ممکن است امریکا را به عرصه رویارویی بکشاند”.
او میمی گوید: “با توجه به روشن نبودن ماموریت واشنگتن در سوریه و فقدان اختیارات کنگره خطرات حضور نظامی آمریکا در سوریه آشکارا بیش از منافع آن است”.