به گزارش پردیس امروز به نقل ازایرنا: علی رمضانی فعال اجتماعی در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: یکی از مهمترین چالشهای افراد ناشنوا هزینههای سنگین خرید سمعک و باتری است. سازمان بهزیستی تنها به دانشآموزان ناشنوا سمعک اختصاص داده که میبایست این خدمات به دیگر افراد ناشنوا و دارای مشکل مالی نیز ارایه شود.
از ناشنوایی به عنوان یکی از شایعترین معلولیت ها یاد می شود اما ناشنوایان آنگونه که شایسته است، مورد توجه جامعه نیستند و حقوق اولیه این دسته از شهروندان بعضا مورد غفلت و حتی فراموشی قرار می گیرد. معلولان شنوایی دارای توانمندیهای بسیار، استعدادهای فراوان و ذهن پویا هستند و امکان فعالیت در زمینههای مختلف را دارند.
فرد یا به صورت مادرزادی ناشنوا است یا بعداً بنابر دلایلی ناشنوا می شود. در جهان و همینطور در کشور ما علت هایی برای ناشنوایی وجود دارد، یعنی انسانها هم به دلیل مشکلات ژنتیکی و مادرزادی هم به سبب بیماری هایی از قبیل: تشنج، تب و بیماری های گوش یا تصادفات یا ضربه دچار ناشنوایی می شوند. طبیعتاً ما در همه رده های سنی افراد ناشنوا داریم اما با توجه به اینکه هم اکنون مشاوره های ازدواج و پیشگیری های ژنتیکی و در کنار اینها مقوله ای به اسم کاشت حلزون نیز انجام می شود، بنابراین ما شاهد کاهش آمار ناشنوایی در سنین پایینتر هستیم.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به دلیل اهمیت این موضوع با «علی رمضانی» سخنگوی پیشین شبکه ملی ناشنوایان ایران، فعال اجتماعی و مدافع حقوق معلولان و مترجم زبان اشاره ناشنوایان گفت و گویی انجام داده است که در ادامه می خوانیم.
مهمترین مشکلات و آسیبهای اجتماعی ناشنوایان
ما در کشور با چالشهای اقتصادی، معیشتی، گرانی مسکن، بیکاری و مواردی از این قبیل روبرو هستیم که تمامی افراد جامعه با آن درگیر هستند اما این مشکلات در معلولان و به ویژه ناشنوایان باعث تشدید آسیب ها و چالش ها می شود.
در زمینه اشتغال اشخاص ناشنوا نیز مشکلات عدیدهای وجود دارد آنها از نظر جسمی هیچ گونه کمبودی ندارند و این مشکلات بیشتر شبیه این می ماند که یک شخص توریست به شهر ما بیاید و ما زبان آن را بلد نباشیم که چطور با او ارتباط برقرار کنیم. جامعه ناشنوایان هم زبان اشاره مخصوص خودشان را دارند و اگر ما بتوانیم با زبان آنها آشنا شویم به راحتی این ارتباط برقرار می شود. یکی از چالش های اساسی این دوستان ناشنوا چون از نظر کلامی و ارتباطی دچار مشکل هستند، بحث مطالبهگری و پیگیری خواسته ها برای آنها سختتر است.
اگر سازمان بهزیستی به وظایف و مسوولیتهای ذاتی خودش به درستی عمل کند، ما برای جامعه ناشنوایان هیچ کمبودی از جهت قوانین و مصوبات حمایتی نداریم. اما با توجه به سیاست های اشتباه، همیشه این جامعه دچار تبعیض و مشکلات مضاعف میشود.
یکی از مهمترین مشکلات و آسیبهای اجتماعی این حوزه که اساساً افراد دارای معلولیت با آن روبرو هستند، بحث هزینه های گزافی است که در حوزه توانبخشی و تجهیزات توانبخشی وجود دارد. متاسفانه ناشنوایان هم از این قاعده مستثنی نیستند و هزینههای سنگین خرید سمعک و باتری که نیاز الزامی این اشخاص محسوب می شود از دغدغه ها و چالش های آنها به شمار می رود. سازمان بهزیستی قبلاً باتری سمعک و سمعک را به افراد ناشنوا ارایه میداد اما در سالهای گذشته سازمان بهزیستی سمعک را به دانشآموزان ناشنوا و رده های سنی پایین تر اختصاص داده است. بنابراین می بایست که این خدمات به دیگر افراد ناشنوا و دارای مشکل مالی نیز ارایه شود.
یکی دیگر از چالشها و مشکلات جامعه و شهروندان دارای معلولیت بحث حقوق شهروندی آنهاست. برای معلولان جسمی – حرکتی مقوله مناسبسازی شهری، رمپ (از تجهیزات معلولین و سالمندان)، سطح شیبدار و این قبیل موارد بیشتر مطرح است اما برای ناشنوایان مهمترین مساله ایجاد ارتباط است که این مناسب سازی در محیط شهری با ایجاد یک سامانه مترجم زبان اشاره در هر ساعت از شبانه روز و در هر مکانی به افراد ناشنوا کمک می کند، خدمات آنلاین زبان اشاره را ترجمه کند و اگر ناشنوایی نیاز به مباحث درمانی، خرید یا ارتباط با یک فرد یا نهادی داشته باشد، کافی است که وارد این سامانه و اپلیکیشن بشود.
ناشنوایی و رودرویی با ویروس منحوس کرونا
همه گیری بیماری کووید ۱۹ برخی محدودیت هایی را برای شهروندان ایجاد کرد، مبنی بر اینکه شهروندان باید ماسک بزنند تا از همه گیری کرونا پیشگیری شود که این استفاده از ماسک برای ناشنوایان واقعاً سخت بود، چون این افراد از زبان اشاره استفاده می کنند و در مقایسه با سایر افراد جامعه مقوله لب خوانی برای آنها بسیار مهم و حائز اهمیت است. تهیه ماسکهایی با طلق شیشهای نیز نتوانست مشکلات لبخوانی ناشنوایان را برطرف کند.
در دوران بیماری کرونا هیچ برنامهای برای جامعه ناشنوایان در خصوص آموزشهای پیشگیری از ابتلا به کرونا، شیوه مواجهه با این بیماری و درمان آن چه از طف وزارت بهداشتی یا نهاد متولی این جامعه که سازمان بهزیستی است، وجود نداشت با توجه به این که ناشنوایان نمی توانند از رسانه ملی هم به صورت کافی بهره ببرند ما در این ایام مطالبهگری کردیم و پیگیری که خود جامعه ناشنوایان و شبکه ملی ناشنوایان ایران انجام دادند، این بود که در بحث واکسیناسیون ناشنوایان هم به دلیل شرایط خاصی که دارند در اولویت قرار داده شوند اما ما شاهد این اتفاق نبودیم و تقریباً دوز اول آن از یک ماه گذشته جهت تزریق به این افراد شروع شد.
کمبود ارایه خدمات به ناشنوایان
نکته بسیار ضروری دیگری که باید به آن اشاره کرد، پروژه جدید سازمان بهزیستی است که خدماتش را در قالب بخش خصوصی و به نام مراکز مثبت زندگی با هدف محل محور بودن این خدمات برای مددجویان ارایه می دهد و در ظاهر پروژه خوبی است اما چون این مراکز زیر نظر بخش خصوصی هستند و هیچگونه تخصصی را در حوزه ناشنوایان ندارند، وقتی که ناشنوایان در مقوله مددکاری به این مراکز مراجعه میکنند تا خدماتی را بگیرند، متاسفانه این ارتباط برقرار نمی شود، چون مسلط به زبان اشاره نیستند و نمی توانند خواسته و خدماتی را که لازم دارند از مددکار مربوطه درخواست کنند. بنابراین بحث ارایه خدمات برای جامعه ناشنوایان هم با مشکل روبرو است.
کارشناسان و مسوولان متولی امر ناشنوایان باید مسلط به زبان اشاره باشند
ما در خود سازمان بهزیستی کشور هم با این مشکل مواجه هستیم که کارکنان این سازمان کمتر به زبان اشاره مسلط هستند و صد البته این مشکلات در استان ها بسیار فراتر است. یعنی سازمانی که متولی امر ناشنوایان است، کارشناسان و مسوولان آن مسلط به زبان اشاره نیستند و شبیه این می ماند که ما یک بیمارستانی را تاسیس کنیم و افرادی که آنجا کار میکنند، هیچ شناختی از بیماری، بیمار و درمان نداشته باشند. وظیفه و مسوولیت و اصلاً هویت سازمان بهزیستی برای این است که برای افراد ناشنوا خدمات ارایه بدهد. پس یکی از زیرساخت ها و مولفه های مورد نیاز سازمان بهزیستی این است که پرسنل آن توانایی برقراری ارتباط با زبان اشاره را داشته باشند.
منبع خبر: خبرگزاری ایرنا