به گزارش پردیس امروز، معصومه محمودی کوچکسرایی در یادداشتی در ارتباط سیاست های کلان آبی و تاثیر آن بر روی سلامت غذایی ایرانیان نوشت : موضوع آب و مدیریت آن در ایران، یکی از حساسترین مسائل توسعهای و اجتماعی است. ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمهخشک جهان، همواره با محدودیت منابع آبی روبهرو بوده است. این محدودیت در سالهای اخیر به دلیل افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی پرمصرف، تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها به بحران تبدیل شده است. آب نه تنها برای حیات انسان و محیطزیست ضروری است، بلکه اساس تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه تأمین امنیت غذایی جامعه به شمار میرود. بنابراین سیاستهای آبی کشور، مستقیماً بر وضعیت تغذیه و سلامت مردم اثرگذار است و هرگونه ضعف یا ناکارآمدی در این حوزه پیامدهای سنگینی برای جامعه به همراه دارد.
در چند دهه گذشته سیاستهای آبی ایران بیشتر بر گسترش سدسازی، ایجاد شبکههای انتقال و توسعه سطح زیرکشت متمرکز بوده است. این سیاستها در ظاهر با هدف افزایش تولید داخلی و دستیابی به خودکفایی غذایی اتخاذ شدند. اما در عمل، پیامدهای ناخواستهای نیز به دنبال داشتند. برداشت بیش از اندازه از سفرههای زیرزمینی، خشک شدن تالابها و رودخانهها، افت سطح آبهای زیرزمینی و شور شدن خاک در بسیاری از مناطق کشور بخشی از نتایج این نوع مدیریت بوده است. در همین حال، اصرار بر کشت محصولات پرمصرفی مانند برنج، نیشکر یا هندوانه در مناطقی که ظرفیت آبی آنها بسیار محدود است، باعث فشار بیشتر بر منابع آبی شده و در بسیاری از موارد امنیت غذایی را به جای تقویت، تضعیف کرده است.
پیامدهای این سیاستها تنها به کمبود آب محدود نمیشود، بلکه کیفیت آب و در نتیجه کیفیت محصولات کشاورزی نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. در برخی مناطق کشور، به دلیل کمبود آب سالم و کافی، کشاورزان ناچار به استفاده از آبهای آلوده یا فاضلاب برای آبیاری زمینهای خود شدهاند. این موضوع منجر به انتقال نیترات، فلزات سنگین، میکروبها و سموم شیمیایی به مواد غذایی میشود و سلامت مصرفکنندگان را در معرض خطر قرار میدهد. بیماریهای گوارشی، مشکلات کلیوی و حتی افزایش برخی بیماریهای مزمن، بخشی از پیامدهای ناشی از استفاده از محصولات آلوده هستند.
از سوی دیگر، کاهش منابع آب موجب شده است که سطح زیرکشت بسیاری از محصولات غذایی کاهش یابد و دسترسی مردم به میوهها، سبزیجات و دیگر مواد مغذی دشوارتر شود. این مسئله هم بر تنوع غذایی و هم بر کیفیت تغذیه جامعه اثر میگذارد. وقتی مواد غذایی سالم و تازه کمتر در دسترس قرار گیرد، خانوادهها ناچار میشوند به سمت مصرف غذاهای فرآوریشده و کمارزشتر حرکت کنند. این روند در بلندمدت میتواند به افزایش سوءتغذیه، چاقی، دیابت و دیگر بیماریهای غیرواگیر در کشور منجر شود.
افزون بر این، کاهش تولید داخلی باعث افزایش وابستگی به واردات مواد غذایی شده است. واردات اگرچه کمبودها را تا حدودی جبران میکند، اما همواره همراه با افزایش قیمتها و نوسان در بازار است. این وضعیت به ویژه برای اقشار کمدرآمد جامعه فشار مضاعفی ایجاد میکند و امنیت غذایی آنان را تهدید میسازد. در چنین شرایطی، سلامت غذایی به مسئلهای طبقاتی تبدیل میشود؛ یعنی تنها گروههایی از جامعه که توانایی مالی بیشتری دارند قادر به تأمین مواد غذایی سالم و متنوع خواهند بود.
برای مقابله با این چالشها، بازنگری در سیاستهای آبی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. مدیریت پایدار آب باید جایگزین نگاه کوتاهمدت و پرهزینه فعلی شود. این امر نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ است. اصلاح الگوی کشت متناسب با شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشور میتواند گام نخست باشد. به جای تمرکز بر محصولات پرمصرف آب، باید به سمت کشت گیاهان کممصرفتر حرکت کرد. همچنین توسعه فناوریهای نوین آبیاری، مانند آبیاری قطرهای یا هوشمند، به کاهش هدررفت آب کمک میکند. استفاده از پسابهای تصفیهشده و بازچرخانی آب نیز میتواند بخشی از نیاز کشاورزی را تأمین کند، به شرط آنکه نظارت کافی بر کیفیت آن وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، مسئله کیفیت آب و نظارت بر سلامت محصولات کشاورزی باید جدیتر گرفته شود. اگرچه تأمین کمیت آب برای کشاورزی اهمیت دارد، اما نادیده گرفتن جنبههای بهداشتی آن در نهایت هزینههای بسیار بیشتری بر نظام سلامت کشور تحمیل میکند. توجه به آموزش کشاورزان، ارتقای آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف آب و نیز فرهنگسازی درباره تغذیه سالم میتواند به شکلگیری یک الگوی پایدار کمک کند.
در نهایت، باید تأکید کرد که آب تنها یک منبع طبیعی نیست، بلکه زیربنای سلامت جامعه محسوب میشود. امنیت غذایی و سلامت عمومی به طور مستقیم به مدیریت صحیح منابع آبی گره خوردهاند. اگر سیاستهای آبی در مسیر اصلاح و پایداری قرار نگیرند، کشور با بحرانهای جدیتری در حوزه سلامت، امنیت غذایی و حتی ثبات اجتماعی روبهرو خواهد شد. آینده ایران در گروی آن است که نگاه به آب از یک منبع مصرفی کوتاهمدت به یک سرمایه ملی بلندمدت تغییر پیدا کند.