به گزارش پردیس امروز؛ محمدرضا نیک نژاد در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به سیر تصویب طرح رتبهبندی معلمان اظهار کرد: از زمان مطرح شدن نظام رتبه بندی معلمان، سالها گذشته و حدود ۱۰ سال است که درباره آن صحبت شده، ولی جدی گرفته نشده بود و به بهانههای مختلف دولتها از اجرای آن شانه خالی میکردند.
وی افزود: در نهایت لایحه رتبهبندی اسفندماه سال گذشته به مجلس شورای اسلامی رسید که با توجه به فشارها و چالش هایی که میان مجلس و دولت وجود داشت، علی رغم آنکه بنا بود از ابتدای سال ۱۴۰۰ اجرایی شود اما تصویب آن تا ماه گذشته به طول انجامید.
این معلم و کارشناس حوزه آموزش و پرورش با بیان اینکه مهمترین بخش رتبهبندی در حوزه مالی طبق تصمیم مجلس، تراز شدن حقوق معلمان تا ۸۰ درصد حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها بود گفت: قرار بود معلمان به پنج رتبه تقسیم شوند و مشابهت های اسمی با پنج عنوان در دانشگاه نیز درنظر گرفته شد و بر این اساس دریافتی معلم در هرپایه به ۸۰ درصد دریافتی استاد دانشگاه در همان پایه می رسید.
نیک نژاد ادامه داد: نهایی شدن این مصوبات در صحن علنی از حیث پیش بینی بار مالی سنگین آن، چندماهی طول کشید و به کمیسیون آموزش ارجاع می شد تا اینکه در نهایت آن همتزاری ۸۰ درصدی را نگه داشتند، اما طرح را از محتوا خالی کردند و گفتند “برابری ۸۰ درصدی حقوق با مربی دانشگاه”. در واقع می خواهند معلمان را با کمترین پایه دانشگاه بسنجند و گویی این گونه حقوقها را در خود جامعه معلمان همسانسازی میکنند.
وی با اشاره به اینکه از جنبه دیگر، رتبه بندی قرار بود در راستای کیفیت بخشی به آموزش اجرا شود گفت: تجارب و مطالعات بین المللی، کارآمدی سیستم تشویق و تنبیه در فرآیند آموزش را مورد تردید قرار دادهاند و این فرضیه را رد می کنند. باید معلم را در فضایی قرار دهند که بتواند در چارچوبی حرکت خود را کیفیت بخشی و درونی کند و درونزا باشد. برقراری سیستم تشویق و تنبیه دیگر جواب نمیدهد، اما باز شاهدیم که همین را برای معلمان اجرا میکنند. با این حال اگر این فرض را هم بپذیریم باید به این نکته توجه کنیم که قرار بود یک لایحه و یا طرحی ارائه و به قانون تبدیل شود که برونداد آن کیفیت افزایی باشد و معلمانی که خوب کار می کنند تشویق شوند و افزایش حقوق داشته باشند؛ اما رتبه بندی با این شکل خود، از مسیرش خارج و بیشتر به یک نوع ترمیم و بهسازی حقوق تبدیل شده است.
این معلم و کارشناس حوزه آموزش و پرورش ادامه داد: برخلاف باور عموم که سطح حقوق معلم ها در سطح جهان بسیار بالا و در رده پزشکان و … است درست نیست و به جز یکی دو کشور، عموما معلمان در سطح میانگین حقوقی جامعه، حقوق می گیرند و اینطور نیست که معلمی در دنیا شغلی پردرآمد داشته باشد. ولی یک نکته کلیدی وجود دارد مبنی بر اینکه حقوق معلمان در کشورهای دیگر، از میانگین حقوقی آن جوامع، پایین تر نیست.
نیک نژاد با بیان اینکه اما در ایران حتی میان دریافتی معلم با سایر دستگاه های دولتی اختلاف هایی وجود دارد گفت: البته شاید حقوق پایه و مانند آن یکسان باشد، اما میانگین دستگاه های دیگر این اجازه را دارند که از محل درآمدهای خود، مزایا و رفاهیاتی را به کارکنان خود اختصاص دهند، اما چون آموزش و پرورش نهادی درآمدزا نیست و نباید هم باشد، از این بخش محروم است. در واقع ممکن است فیش حقوقی یک کارمند دیگر با منِ نوعی برابر باشد، اما خب مزایایی که دریافت می کنیم یکسان نیست.
وی در ادامه درباره علت اعتراضات معلمان در هفته های اخیر پیرامون رتبه بندی نیز گفت: بدنه معلمان قبول ندارند که بودجه ای برای آموزش و پرورش وجود ندارد. شاهدیم که بودجه برای بخش های دیگر هست اما وقتی به آموزش و پرورش می رسد میگویند بودجه نیست. در سطح جامعه هم خبر ندارند که افزایش حقوق هایی که درباره آن اطلاع رسانی می شود یا اتفاق نمیافتد، یا دروغ است یا در سطحی نیست که از آن سخن می گویند. به عنوان مثال یک مرتبه افزایش فوق العاده برای معلمی با ۳۰ سال سابقه و دارای مدرک فوق لیسانس ۴۰۰ هزار تومان شده بود، در حالی که مانور تبلیغاتی روی آن بسیار زیاد بود.
این معلم و کارشناس حوزه آموزش و پرورش افزود: یا یک مرتبه اعلام کردند که حقوق معلمان را به ۸۰ درصد پایه حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه ها می رسانند اما آن را تا سطح مربی کاهش دادند. اینها ناراحت کننده است. درباره زمان اجرای رتبه بندی هم که قرار بود از ابتدای سال ۱۴۰۰ اجرا شود تغییراتی به وجود آمد. منِ معلم معترض ام، زیرا از یک سو جامعه این تفکر را دارد که معلم ها مرتب افزایش حقوق دارند و دولت و مجلس هم روی آن مانور می دهند؛ مثلا رئیس کمیسیون آموزش یک مرتبه اعلام کرده بود که حقوق معلم ها کمتر از ۱۶ میلیون نمی شود. اما حالا رتبه بندی آن چیزی نشده که درباره اش اطلاع رسانی کردند. چرا جامعه را مقابل ما قرار می دهند؟ اینها را میگویند ولی انجام نمیدهند.
نیک نژاد ادامه داد: اینگونه اقدامات و اطلاع رسانیها، سرخوردگی را در جامعه معلمان گسترش می دهد؛ آن وقت معلم با همین سرخوردگی سر کلاس می رود. به ویژه معلمان مرد با شغل معلمی روزگارشان نمی چرخد و عمدتا باید شغل دوم داشته باشند. من خودم در مدرسهای معلم بودم که دو سه نفر از همکاران، سرویس دانشآموز بودند. تصور کنید این معلم چه طور میخواهد در کلاس درس بدهد؟. اگر این مسائل حل شود، بخش بزرگی از نگرانی های موجود پیرامون این موضوعات از بین می رود .