جنگ ۱۲ روزه اخیر موجب شد تا جنبش حماس از یک قدرت داخلی فلسطینی به قدرت منطقهای ارتقا یابد و پوستاندازی مقاومت فلسطین را شاهد هستیم.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، جنگ ۱۲ روزه غزه بامداد جمعه (۳۱ اردیبهشت) سرانجام با پذیرش آتشبس از سوی طرفین پایان یافت، جنگی که از جنبههای مختلف میتوان مورد بررسی قرار داد و تأثیراتش را در سطوح مختلف کنکاش کرد.
به گزارش پردیس امروز، «علی عبدی» کارشناس حوزه فلسطین، در گفتوگویی با خبرنگار فارس به آثار و تبعات این جنگ بر محور مقاومت و همچنین رژیم صهیونیستی پرداخت و ابتدا در پاسخ به این سؤال که با توجه به تفاوتهای این جنگ با جنگهای قبلی در حوزه برقراری موازنه رعب و حملات موشکی مقاومت، آینده مقاومت فلسطین پس از این جنگ، چه تفاوتهایی با گذشته خواهد داشت؟ گفت: «یک تفاوت که این جنگ با جنگهای قبل داشت و اینکه قدرتنمایی که از سوی گروههای مقاومت از جمله حماس صورت گرفته قابل مقایسه با جنگهای قبلی به خصوص ۲۰۱۴ نیست و حماس عملا توانسته خود را از قامت یک قدرت در داخل سرزمین اشغالی به یک قدرت منطقهای ارتقا دهد و اکنون پوستاندازی مقاومت فلسطین را شاهد هستیم، به این معنا که امروز سرتاسر سرزمین اشغالی در سیطره موشکی حماس و مقاومت است و نه تنها غزه و حومه غزه و نه تنها تا شمال و حیفا بلکه تا جنوب و بندر ایلات در تیررس موشک مقاومت قرار دارد.»
او در این باره توضیح داد که می توان گفت که حماس امروزه وضعیتی را پیدا کرده که حزبالله در جنگ ۲۰۰۶ پیدا کرد و همان تحولی که برای حزبالله رقم خورد و به یک قدرت داخلی و ملی و منطقهای تبدیل شد، برای حماس نیز رخ داده است.
به گفته وی یکی از رهاوردهای این جنگ برای حماس این است که این جنبش وارد تحولات منطقهای خواهد شد و عملا میتواند شرایط خود را در خیلی از مسائل تحمیل کند و این یک تحول بسیار بزرگ است و اگر بخواهیم ابعاد ان را بسط بدهیم بسیاری مسائل را روشن میکند
علی عبدی افزود: «از سوی دیگر هژمونی اطلاعاتی و نظامی رژیم اشغالگر مخدوش شد؛ هژمونی که به ویژه بعد از آسیبهایی که در دو سه سال اخیر وارد کرد و رژیمی که توانسته بود سیطره امنیتی خود را تا خارج از سرزمین اشغالی امتداد دهد، امروز در کنار خود غزه ۳۶۰ کیلومتری را نمیتواند مهار کند و هیچ اشراف اطلاعاتی به توانایی نظامی حماس نداشت و این به نظر من مهمترین اتفاقی است که رقم خورد.»
او در پاسخ به اینکه پس از این جنگ شرایط سیاسی رژیم صهیونیستی و آینده سیاسی بنیامین نتانیاهو چگونه خواهد بود، نیز گفت که ادعای جناح چپ این است که این جنگ مطلوب نتانیاهو بوده و حتی پا را فراتر گذاشته و میگویند که خود نتانیاهو شرایطی را برای آغاز جنگ فراهم کرد تا از بن بست سیاسی فرار کند. از سوی دیگر راستگرایی در سرزمین اشغالی خود به خود رو به رشد است و زمانی که جنگی در میگیرد، این حرکت شتاب بیشتری پیدا میکند.
علی عبدی سپس گفت که با این حال هنوز نمیتوان به این راحتی سخن گفت و اگر حزب «لاپید» نتواند در یکی دو روز تشکیل دولت دهد، اوضاع به سمت انتخابات پنجم میرود و در آنجا باید دید که تأثیر جنگ بر ساحت سیاسی رژیم صهیونیستی چیست و نتانیاهو اگر نتواند تصویری مطلوب خود از نتایج جنگ را در جامعه اسرائیل عرضه کند بعید است که بتواند با دست پر وارد رقابتهای انتخاباتی شود. از این رو بود که ارتش صهیونیستی در طول جنگ تلاش بسیاری کرد تا رهبران و فرماندهان جبهه مقاومت از جمله «محمد الضیف» را ترور کند یا یک مرکز بسیار مهم وابسته به حماس را هدف قرار دهد تا نتانیاهو بتواند استفاده تبلیغاتی خود را ببرد.
این کارشناس در پاسخ به سؤالی دیگری در خصوص چشمانداز آزادی کامل فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی نیز گفت که این اتفاق مستلزم مقدماتی است؛ یکی اتحاد داخل مردم فلسطین است و جنگ اخیر گام اساسی در این مسیر بود و پیوند خوردن مردم غزه با کرانه باختری با شهرهای ۱۹۴۸ و آواراگان تاکنون بی سابقه بوده و در انتفاضههای قبلی نیز شاهد حضور ساکنان عرب ۱۹۴۸ نبودیم.
او افزود: «در طول هفت گذشته سازمانهای امنیتی رژیم اسرائیل عملا کرانه باختری را تحت سیطره اطلاعاتی خود داشتند و به شدت کنترل میکردند و تمامی اعضای حماس اکنون در زندان هستند و تحولات اخیر با وجود این میزان تلاش اطلاعاتی سالهای گذشته رقم خورد.»
وی مقدمه لازم دیگر آزادسازی فلسطین را پیوند خوردن داخل فلسطین با مقاومت منطقه دانست و گفت که مسأله دیگر لزوم حمایت کشورهای اسلامی است و متأسفانه در این ماجرا شاهد بودیم که تمامی کشورهایی که خیانت کرده و سیاست سازش را در پیش گرفتند، هیچ صدایی از آنها در نیامد و هیچ موضعی نگرفتند.
علی عبدی در بخش پایانی سخنان خود به انتقاد از کمکاری تبلیغاتی و رسانهای در داخل کشور پرداخت و گفت: «حتی ترکیه که سر و صدای زیادی دارد و اقدامات نمایشی بسیاری در پیش گرفته، عملا کمکی نکرد و عمده فعالیتهایش تبلیغاتی بود. امری که متأسفانه ما به شدت در آن ضعف داریم. به طوریکه، آنچنان که باید شاهد تجمعات مردمی نبودیم و کاری نکردیم. رسانه ملی به شدت ضعیف عمل کرد. در امر مبارزه با رژیم صیهونیستی ما با دو میدان مواجهایم، یک میدان نظامی و امنیتی است و دیگری میدان رسانهای و تبلیغاتی و با هزار افسوس هرچه در امر نظامی موفق عمل کردهایم اما در بخش رسانهای عملا تعطیل هستیم و کاری انجام نمیشود.»
به گفته وی لزوم ایجاد یک اتاق جنگ رسانهای به شدت احساس میشود، اتاقی که صهیونیستها از آن برخوردارند. او گفت که در جریان ترور شهید فخری زاده حجم کار رسانهای، تبلیغاتی، حجم تولید گزارش، خبر و محتوای متنوع از سوی رژیم صهیونیستی به خوبی نشان میداد که یک اتاق رسانهای از ماهها قبل قرار بوده پس از عملیات ترور، کار خود را آغاز کند.
این فعال حوزه صهیونیستشناسی همچنین گفت که بسیاری از افراد با قابلیت بالا در امر رسانه و تبلیغات که به زبان عبری نیز آشنایی دارند، نهاد یا سازمانی پیدا نمیکنند که فعالیت کنند و توانایی آنها هدر میرود.