زهران ممدانی شهردار نیویورک شده که اصلا ما نمیدانیم به ما چه ربطی دارد که شهردار نیویورک کیست. مگر آمریکاییها هر روز پیگیری میکنند که آقای زاکانی اینجا چه کار میکند؟

به گزارش پردیس امروز، آیدین سیار سریع، فیلم نامه و طنزنویس، در یادداشتی در شرق نوشت:
خبر اول
خبر اول امروز این است که زهران ممدانی شهردار نیویورک شده که اصلا ما نمیدانیم به ما چه ربطی دارد که شهردار نیویورک کیست. مگر آمریکاییها هر روز پیگیری میکنند که آقای زاکانی اینجا چه کار میکند؟ حالا اگر شهردار تورنتو و کبک را بگویید یک چیزی. یا لسآنجلس که به اعتقاد بنده، انتخاباتش باید در ایران برگزار شود. به هر حال هرچه فکر میکنیم نمیفهمیم نیویورک چه تأثیری در زندگی ما دارد. در منهتن فامیل داریم؟ محل کارمان برادوی است؟ زبالههایمان را ساعت ۹ شب میگذاریم نیویورک؟ تنها ارتباط ما با نیویورک این است که چند بار فرندز نگاه کردهایم که آن هم فصل آخرش فهمیدیم آن شش نفر در نیویورک زندگی میکنند. نکته جالب توجه ماجرای ممدانی برای ما اینجاست که این عزیز دهههفتادی است و در حالی که دهههفتادیها در اینجا از آمار حذف شدهاند (در واقع نسلها را که میخواهند بشمارند میگویند دههشصتی، هوپ، دهههشتادی) در آمریکا یک پسر ۳۴ساله شهردار یکی از مهمترین شهرها میشود. به هر حال در کشوری که دههشصتی هنوز جوان است، طبیعی است دهههفتادی را کسی آدم حساب نکند.
خبر دوم
فصل میوههای پاییزی رسیده و شما هموطن عزیز در حالی که دارید حسابوکتاب میکنید که میتوانید انار و پرتقال و خرمالو بخرید، خبرگزاری خبرآنلاین تیتر زده و پرسیده: «خیار کیلویی ۶۰ هزار تومان و گوجه ۵۰ هزار تومانی عادی شده است؟». درواقع مسئولان گرانقدر تلویحا دارند میگویند انار و پرتقال و خرمالو که سهل است، تو اول ببین میتوانی خیار و گوجه بخری، بعد بلندپروازی کن برای میوه. قبلا فکر میکردی فقط میوه نمیتوانی بخری، الان آن مواردی را که میوه نیستند (بیشتر میوهنمایی میکنند) هم نمیتوانی بخری. حالا باز هم شرایط را بررسی کن. اگر میبینی این شرایط برایت عادی شده، سفارش کنم مسئولان قیمتها را بالاتر ببرند.
خبر سوم
خبرآنلاین که امروز قصد کرده ما را آتش بزند، علاوه بر قیمت میوه، آمده قیمت مسکن را هم بررسی کرده. آنهایی که هنوز در مرحله خرید میوه گیر کردهاند، لطفا این پاراگراف را نخوانند (به این ترتیب خودم هم نمیتوانم بخوانم). در گزارش آمده که در محله صادقیه یک آپارتمان ۱۲۰متری با سال ساخت ۹۹، با قیمت ۱۴ میلیاردو ۴۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد. حقیقتش اول که خبر را خواندم کمی شوکه شدم ولی کمی که بررسی کردم، دیدم به هر حال من دهههفتادی هستم و هنوز جوانم. بهجای یک شیفت، دو شیفت کار میکنم، دو، سه سال به خودم سخت میگیرم و پسانداز میکنم و خودم را میچلانم و به هر سختیای که شده آن ۴۰۰ میلیون را جور میکنم. میماند ۱۴ میلیارد که برای آن هم خدا بزرگ است. صفرها را که کم کردند، ۱۴ میلیارد هم جور میشود.












